2هزار روز اصرار بر اشتباه

آفتاب یزد- امید کاجیان: 2 هزار روز. 2 هزار روز از آن موقع که انتصابش با واکنش‌های تندرسانه‌های جریان چپ و اعتدالی روبه رو شد می‌گذرد. انتصاب به عنوان معاونت ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهور. اما حالا او خبر از استعفایش در آستانه برگزاری نشست رئیس‌جمهور با رسانه‌های داخلی و خارجی می‌دهد.
پرویز اسماعیلی از 2 هزارروز مسئولیت سنگین می‌گوید. مسئولیت سنگینی که حالا با این استعفا به پایان رسیده. حق هم دارد یکی از حساس ترین و استراتژیک ترین وظایف اموردولتی بردوشش بود و این، سنگینی بار آن مسئولیت را گوشزد می‌کند، اما الزاما بار سنگین مسئولیتش به معنای این نیست که او از عهده آن هم خوب برآمده.
او در استعفایش می‌نویسد:«سعی کردم امانت‌دار خوبی برای نظام، ‎ایران و اعتمادِ منتخبِ ملت، به یک عضو جامعه ‎روزنامه نگاری باشم. ضمن تشکر از دکتر ‎روحانی، والبته دکتر واعظی و دکتر نهاوندیان؛ برای دوست گرامی،جناب آقای معزی آرزوی موفقیت دارم.همچنین از تلاش یکایک همکارانم در معاونت ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور و زحمات اصحاب گرانقدر ‎رسانه‌ها، بویژه ‎خبرنگاران حوزه ‎دولت، از عمق جان قدردانی می‌کنم؛ و بابت کاستی‌های احتمالی، عذرخواهی و حلالیت می‌طلبم.دفتری به پایان آمد، اما «مسئولیت»های دینی و ملی باقی است.»
پرویز اسماعیلی دو هزار روز است که به عنوان معاون اطلاع‌رسانی دولت روحانی کار کرده درحالیکه در اصل یک قالیبافی تمام عیار به شمار می‌آید. یعنی از همان حامیان شخصی که روحانی به او گفته بود مبدع عملیات گاز انبری.


با این حال در اقدامی قابل بحث در نخستین روزهای اردیبهشت سال 93، محمد نهاوندیان رئیس دفتر وقت رئیس‌جمهور در حکمی پرویز اسماعیلی را به عنوان معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس جمهور منصوب کرد. جالب اینکه این چهره با تغییر رئیس دفتر رئیس جمهور هم تغییر نکرد و سکان اطلاع‌رسانی پاستور را هدایت می‌کرد تا دیروز.
>تضاد اسماعیلی با دولت روحانی اما...
پرویز اسماعیلی به عنوان یکی از مدیران غیرهمسو با دولت روحانی معروف است. کسی که مثل بسیاری از استانداران و فرمانداران حسن روحانی احتمالا اعتقادی به خط و روش رئیس‌جمهور و اصلاح طلبی و اعتدال نداشت، اما در مسند معاونت جا خوش کرده بود. اسماعیلی به جز سخنگویی ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، مشاوره به ناجا، فعالیت در بسیج، مدیر مسئولی روزنامه‌ جوان و سیاستگذاری هیئت رزمندگان اسلام را برعهده داشت.
درتضاد او با دولت حسن روحانی همین بس که حسین دهباشی سازنده فیلم مستند انتخاباتی رئیس جمهور درسال 92 درباره انتصاب وی به سمت معاونت اطلاع‌رسانی دولت داستانی عجیب و جالب را در اینباره تعریف می‌کند. او می‌نویسد: «سیّدعلی‌میرفتاح»، مدیر بخشِ رسانه‌هایِ نوشتاری ستادِ اطلاع‌رسانی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری، پیشنهاد کرد که اسم دوّمین فیلم تبلیغاتی مُستندی را که برای تلویزیون می‌ساختم بگذاریم «من سرهنگ نیستم!». برگرفته از ضدحملهء طوفانی روحانی در جواب قالیباف در خلالِ آخرین منظره تلویزیونی کاندیداها. پیشنهادِ حرفه‌ای و محشری بود.»
وی در ادامه یادداشت خود نوشت:«امّا هنوز کار تدوین تمام نشده بود که تماس‌ها و توصیه‌هایِ مخالف با این ایده ناب و جذّاب شروع‌ شد.
از جمله تماس‌هایِ مکرر تلفنی و مشفقانه از جنابِ «مهندس نعمت‌زاده» رئیس ستادِ انتخاباتی ما که خبر می‌داد، اسم و حتّی پلان‌هایی از کار ما لو رفته و بدتر آنکه «پرویزِ اسماعیلی»، در تدارک مُستندی انتقام‌جویانه است با عنوانِ وهن‌آمیزِ «من خائن نیستم!». حقِ انتخابی در کار نبود. نگارنده و جناب میرفتاح و بقیه همکاران‌مان آدم‌های مستقل و بی‌پناهی بودیم در برابرِ اصطلاحا بروبچِ بالا! در نهایت با بی‌میلی قبول کردم که اسمِ مُستند دوّم عوض‌شود...»
دهباشی در پایان یادداشت خود آورده است: «باری، الانی که این کلمات را می‌نویسم... برای همان حضرتِ «پرویزِ اسماعیلیِ» سخنگویِ قالیباف و طراّحِ متلکِ «من خائن نیستم!» و... غیره، حُکمِ «معاونتِ ارتباطات و اطلاع‌رسانیِ دفتر رئیس‌جُمهور» را زده‌اند. «سیّدعلی‌میرفتاح»؟ کُجا باید باشد خُب؟ مزد تلاشِ یکی از بهترین روزنامه‌نگارانی که در همهء عُمر دیده‌ام در به قُدرت‌رسیدن آقایِ روحانی، جُز این نبود که به خاطر روح آزاده و اصلاح‌طلب و قلمِ... خود، خانه‌نشین شود.»
>ضعفی که مشهود بود
بعد از روی کارآمدن دولت یازدهم، همواره عملکرد تیم رسانه‌ای دولت مورد نقد و اعتراض حامیان حسن روحانی بود. با حضور پرویز اسماعیلی که جایگزین علیرضا معزی شد، این ضعف و آسیب‌های ناشی از آن فزونی یافت. حتی دردوره چهارساله اول حسن روحانی که دوران اوج و روزهای خوب دولت با اتفاقاتی مثل کاهش تنش‌های بین‌المللی و به نتیجه رسیدن برجام بود هم بسیاری اعتقاد داشتند، ضعف اطلاع‌رسانی‌ها باعث شده دولت در آماج تخریب‌های رقیب قرار بگیرد و علی رغم اینکه باید درآن هنگامه چهره پیروزمندانه و تهاجمی داشته باشد، منفعلانه و تدافعی جلوه کند. اما جالب اینجاست که علی رغم این‌ها خبری از تغییر نشد. حضور و فعالیت‌های اسماعیلی تنها باعث تضعیف بیش از پیش این بخش دولت و اعتراض‌های بیشتر شد. انتصاب گزینه‌ای غیرهمسو با دولت اعتدال در معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور -که باید یکی از نقاط قوت دولت باشد- نشان از ناآگاهی تیم رسانه‌ای دولت از کارکردهای رسانه و بی‌‌توجهی به پایگاه اجتماعی دولت داشت.دولت یازدهم که از نبود ارتباط قوی با رسانه‌ها رنج می‌برد، به انتقادهای حامیانش توجهی نکرد و این ضعف را در دولت دوازدهم نیز با حضور مجدد او در معاونت اطلاع‌رسانی دولت استمرار بخشید. اما اصلاح طلبان و اعتدالیون معتقدبودند که وقتی در میان این جریانات نزدیک به دولت، گزینه‌هایی بهتر و قویتر از اسماعیلی وجود دارد چه اصراری بر تثبیت جایگاه پرویز اسماعیلی است؟ مگر نه اینکه در چنین پست حساسی نیاز به افراد همسو با رئیس جمهور است؟
>جا خالی اسماعیلی در اوج مشکلات
دولت دوازدهم و حضور پرویز اسماعیلی در معاونت اطلاع‌رسانی دولت، بسیاری را در جریان چپ ناامید کرده بود. همانطور که حضور بسیاری ازمدیران غیر همسو در ساختار هیئت دولت باعث ایجاد این یاس شد. اما قصه این ضعف زمانی به جاهای باریک کشید که دوران چهارساله دوم حسن روحانی، دیگر مثل دوران چهارساله اولش نبود. خروج آمریکا از توافق هسته‌ای، وضع تحریم‌ها، برهم خوردن وضعیت اقتصادی سیاسی کشور، تحت فشار قرارگرفتن بی سابقه دولت از داخل و خارج، از کنترل خارج شدن مسائل منطقه‌ای و...دیگر خبری از روزهای خوب حسن روحانی نبود تا او از آفتاب تابان برجام بگویدو بازشدن دروازه‌های کشور به سرمایه گذاری‌های بین‌المللی؛یا از بدی‌های دولت سابق مرثیه‌ها بسراید و از خوبی‌های دولت خودش حماسه. روزهای ناخوش حسن روحانی، بیش از گذشته نیاز به یک تیم اطلاع‌رسانی قوی داشت تا بتواند افکار عمومی را که این روزها نسبتا علیه دولت شده کنترل کرده و یاحتی اقناع سازد. جالب اینکه در چنین برهه‌ای این تیم ضعیفتر از هرزمان دیگری عمل کرد، روحانی نه دراین مدت نشست خبری داشت، نه حتی در گفت‌‌و‌گوی تلویزیونی ظاهر شد، حتی ماه‌ها از داشتن سخنگو بی بهره بود و اسماعیلی نیز هیچ گونه تلاش یا راهکاری برای مهار ضدیت افکار عمومی علیه حسن روحانی نکرد و حالا در اوج روزهای سخت دولت خبر آمده که سرانجام استعفاداده است. استعفایی که از جهات مختلفی می‌تواند معنادار باشد.
>نماد بدسلیقگی
این استعفا یکبار دیگر بدسلیقگی در انتصاب کسی مثل وی رایادآور می‌شود. انتخاب او که به عنوان حامیان اصلی قالیباف شناخته می‌شد در تیم اطلاع‌رسانی دولت کاری به غایت عجیب بود و اصرار به حفظش، آن هم به مدت دوهزار روز کاری عجیب‌تر. نتیجه هم این که اکنون اسماعیلی در اوج شرایط بحرانی دولت که نیاز به اطلاع‌رسانی و اقناع‌سازی افکار عمومی است با کناره گیری‌اش جاخالی داده است. البته جالب تر آنکه دراین میان ظاهرا دولت برای آنکه نشان دهد هنوز هم به او اعتقاد دارد اکنون از وی به عنوان مشاور رئیس دفتر رئیس جمهور- واعظی- قرار است استفاده شود و گفته می‌شود به زودی به عنوان سفیر ایران در کرواسی معرفی خواهد شد.موضوعی که می‌تواند یکی دیگر از دلایل این استعفاباشد...یعنی سفیر شدن
>معانی
اقدام پرویز اسماعیلی به واسطه استعفا در روزهای سخت دولت و همین طور نزدیک به چند ماه مانده تا انتخابات مجلس چند فرضیه را هم مطرح می‌کند. او اگرچه می‌تواند از این پس در نقش سفیر باقی بماند اما ظاهرا اسماعیلی خود را برای ماه‌ها و سال‌های آینده در دولت‌های آتی نیز آماده می‌کند؛ دولت‌هایی متفاوت از دولت حسن روحانی که درآن بوده. چراکه می‌داند دیگر حامیان این دولت درسال 1400شانسی برای بقا ندارند. مطمئنا کسی که از سخنگویی ستاد قالیباف سر از معاونت اطلاع‌رسانی حسن روحانی و بعد هم سر از سفارت درآورده می‌تواند خیلی راحت دوباره در پستی دیگر دردولتی کاملا مخالف با حسن روحانی باشد.
از طرفی باتوجه به اینکه محمد باقرقالیباف با طرح نئو اصولگرایی و مجلس نو نشان داده که برنامه ویژه‌ای برای انتخابات مجلس یازدهم دارد و تلاش می‌کند به عنوان لیدر جریان نئو اصولگرایی با وجود نامزدهای جدید و متفاوت از اجماع اصولگرایان، پای به عرصه رقابت‌ها بگذارد بعید نیست که اسماعیلی بازهم فیلش یاد هندوستان کرده باشد و بخواهد به برنامه‌های او(قالیباف) بپیوندد. هرچه که هست حضور 2 هزارروزه اسماعیلی یک اشتباه مستمر دردولت بود. اشتباهی که امروز با عملکردش در تمام این سال‌ها که به ضرر دولت تمام شد و با استعفایش در اوج مشکلات دولت و احتمالا چشم دوختنش به آینده سیاسی متفاوت برای خود، آشکار شده است. جالب این که دولت هنوز هم براین اشتباه تاکید دارد و ظاهرا میخواهد اورا سفیر هم کند.
آفتاب یزد جدا از شخصیت ایشان صرفا نقدهایی را متوجه عملکرد وی ومسئولانی که موجب این انتصاب‌ها هستند مطرح کرده است.