روزنامه آفتاب یزد
1398/11/01
توقع نابجای آقای رئیس جمهور
!شنیدهاید میگوید: «ای کاش دروغ باشد!»؟قطعاً شنیده اید اما این عبارت در زمان و زمانه ای
کاربرد دارد که خبری تلخ، ویران کننده و آزاردهنده به تو داده می شود و تو در نخستین واکنش، آرزو میکنی؛ « ای کاش دروغ باشد!» و این«ای کاش دروغ باشد!» حکایت از آن دارد که یا تو از درک و تحمل موضوع عاجزی یا این که اساساً دوست نداری چنین رخدادی را در واقعیت و پیش چشم خود به تماشا بنشینی!
خبری در دنیای مجازی و خبرگزاریهای رسمی و روزنامه و کلاً حوزه خبر و تحلیل دست به دست می شود که «گویا» پیشنهادی از سمت نهادِ ریاست جمهوری به دست «صدا و سیما» رسیده مبنی بر این که «بسته خبری» از ما و «انتشار» از شما! به تعبیری خیلی ساده؛ صدا و سیما آن چیزی را به مردم و افکار عمومی تحویل دهد که ما می گوییم!
نخستین واکنش ما به این خبر به طور کاملاً «طبیعی و «ناخودآگاه» این بود« ای کاش دروغ باشد!» اما هرچه بیشتر کنکاش کردیم و زمان گذشت، دیدیم و باور کردیم که پیشنهاد ارائه شده به صدا و سیما، دقیقاً همانی است که ما هزار بار گفتیم و حرص خوردیم که
«ای کاش دروغ باشد!»
پرده دومی هم دارد این ماجرا و آن این که؛ شاید و لابد و قطعاً به رفتارهای صدا و سیمایی که باید رسانه ملی باشد! انتقاداتی وارد است و این که مردم از برخی رفتارها و خبرها و برنامهها و تحلیلها و یکسویه نگریهای
صدا و سیما ناراحت هستند و حتی معتقدند که رسانه ملی برخی اوقات که کم نیز نیست! به گونه ای رفتار میکند که قشری خاص و محدود را راضی نگه دارد و عموم را نادیده می شمارد و اما با همه اینها، بازهم اعتقاد داریم رسانه، ساحتی دارد، جایگاهی و قواعدی دارد و احترام و ارزشی که
نمی بایست به هر دلیل ممکن نادیده
انگاشته شود!
پرده سوم ماجرا بازمیگردد به کلیتِ ماجرای دولت تدبیر و امید و رفتاری که با رسانههای مستقل در پیش گرفته و قصد هم ندارد کوتاه بیاید و آن این که، عملاً تابِ نقد نیست و رسانه مستقلی که «از گُل نازک تر» بگوید قطعاً شامل خطاب و عتاب است و کنار گذاشته شدن و محروم ماندن از تمامی حقوق حقه ی خود و گویا، این رویه، به عادتی مالوف تبدیل شده که رسانه یعنی همانی که ما میگوییم بنویسد و رسانه همانی را بنویسد که خوشایند ما است و اما با رسانههای مستقل هر رفتاری کرده اید بازخورد آن به خودتان برگشته و بازخواهد گشت اما قدر مسلم این که حق ندارید و نداریم رسانه ملی را
در ید قدرت و در حیطه استخدامی خود
وارد کنیم!
پرده آخر ماجرا این که، ممکن است رسانه ملی، خود نیز تاب نقد نداشته باشد، خود نیز رویهای نامبارک علیه رسانههای مستقل و مردمی در پیش بگیرد، بگیرد اما ما وظیفه داریم از رسانه به معنای عام رسانه دفاع کنیم و بیهیچ پردهای به رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران بگوییم: «آقای روحانی! رسانهای که آزاد نباشد رسانه نیست، روابط عمومی است...» هرچند می دانیم و میدانید که شما حتی به روابط عمومی نیز اعتقادی ندارید!!!
سایر اخبار این روزنامه
برای سیستان و بلوچستان بولدوزر بفرستید نه آب معدنی
آقای شهردار! بالاخره باد بوزد یا نوزد؟
ایستادگی ملت ایران آمریکا را عصبانی کرده و برای دنیا جذاب است
چرا هیچ کس در اداره پست پاسخگو نیست؟
سرپا ماندن در شرایط بحران
کنفرانس برلین درباره بحران لیبی تضاد منافع بازیگران خارجی در این کشور را بیش از پیش نمایان کرد
عملکرد شورای شهر باعث شد خدمات قالیباف به چشم بیاید
ظریف دیروز بیان کرد در صورت ارسال پرونده ایران به شورای امنیت، تهران ازNPT خارج میشود
لبنیاتیها : زیان 100 درصدی کردیم
چرا ما غم را تبلیغ میکنیم؟
توقع نابجای آقای رئیس جمهور
سایه فشار حداکثری بر داووس
عزت ملی و ذلت ورزشی
چرا ظریف تند شد؟
سایه فشار حداکثری بر داووس
عزت ملی و ذلت ورزشی
پاسخ رسمی فوتبال ایران به پیشنهاد AFC؛ مخالفت با میزبانی در کشور ثالث
توقع نابجای آقای رئیس جمهور