چند نکته مهم درباره بورس

طبيعي است که نمي‌توان در يک جمله بيان کرد که آيا بازار سرمايه حباب دارد يا نه، يا اينکه وضعيت فعلي بازار چگونه است. پاسخ به اين سوالات نياز به تحليل کارشناسي دقيق دارد. اين موضوع مثل اين مي‌ماند که گفته شود چرا در بازار مسکن تهران، در حالي‌که يک واحد مسکوني به بهاي 100 ميليون تومان به فروش مي‌رسد، تعدادي ديگر زير 10 ميليون تومان قيمت مي‌خورند. بايد چنين پرسشي را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. مي‌دانيم که در برخي مناطق شمال شهر تهران قيمت‌ها 10 برابر مناطق پايين شهر است. در بازار سرمايه هم وضع به همين منوال است. تعدادي از شرکت‌ها که صادرات‌محور هستند، ممکن است امروز هم قيمتشان پايين باشد، چون به دليل تحريم‌ها کالاهايشان صادر نمي‌شود. اگر آنها کالاهايشان را صادر کنند، قطعا قيمت سهامشان از الان بيشتر خواهد شد. بعضي از کالاها هم هستند که در داخل کشور توزيع مي‌شوند و وقتي به قيمت آنها نگاه مي‌کنيم، در مي‌يابيم که قيمت آنها بيش از بهاي واقعي است. بنابراين، ما بايد در مورد تک‌تک شرکت‌ها بحث کنيم، نه تنها وضعيت يک شرکت. نکته دوم اين است که در ايران مرسوم است که هر بازاري که رونق آن شروع شد، بلافاصله صف خريد و فروش براي آن شکل مي‌گيرد. اصلا مهم نيست که اين صف براي پرايد باشد يا سکه يا ارز و يا براي سهام. امروز مردم اين تصور عمومي را پيدا کرده‌اند که بازار سرمايه بازار پرسودي است، بنابراين در اين بازار صف ايجاد شده است که البته غير واقعي نيست. هم صف خريد و هم صف فروش به صورت واقعي اتفاق مي‌افتد. اما آنچه که مسلم است، اين است که هر کجايي که صف ايجاد مي‌شود در کوتاه‌مدت مفيد است، اما وقتي صف طولاني‌مدت شد، طبيعي است که بايد با يک اما و اگر به آن نگريست. فرقي نمي‌کند آن صف براي دلار باشد يا براي بازار سرمايه. نکته سوم هم اين است که کساني که امروز در صف خريد يا فروش هستند، غالبا مطلعان واقعي بازار نيستند؛ بلکه بخشي از آنها بر اساس فضاي عمومي در اين صف‌ها قرار گرفته‌اند. بنابراين، اگر اين عده با يک راهنما يا کارشناس مشورت نکنند، هيچ تضميني وجود ندارد که در اين بازار سود مورد نظر را کسب کنند. نکته آخر که بسيار هم اهميت دارد، اين است که در بازار سرمايه، سهامداران واقعي کساني نيستند که امروز مي‌خرند و فردا مي‌فروشند، بلکه کساني هستند که براي يک دوره بلندمدت سرمايه‌گذاري مي‌کنند. پس، کساني که لحظه‌اي و متناسب با جو بازار ورود مي‌کنند، حتما متناسب با اين جو هم خارج مي‌شوند. به عبارت ساده‌تر، الان که قيمت‌ها صعودي است، اگر مثلا چند روز يا چند هفته ديگر قيمت‌ها نزولي باشد، اين گروه شايد جزو اولين کساني باشند که سهمشان را بفروشند و در نتيجه در سقوط بازار هم نقش دارند. به عبارت ساده‌تر، کساني که بر اساس جو بازار در صف خريد قرار مي‌گيرند بعدا وارد صف فروش مي‌شوند. پس هم در رسيدن بورس به نقطه اوج موثرند هم در فاصله‌گرفتن آن از نقطه اوج. اينها به اين معنا نيست که الان بازار ارزش واقعي خودش را ندارد، بلکه بسياري از شرکت‌هايي که الان در بورس هستند و اتفاقا صادرات‌پايه‌‌اند، کماکان تا قيمت‌هاي واقعي فاصله دارند. بنابراين کساني که قرار است وارد بازار سرمايه شوند بايد با تامل و مشورت ورود کنند و بازار را بلندمدت ببينند.