تمرین خلبانی برای 1400

آفتاب یزد- گروه سیاسی: کمتر از یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، هرچند شاید زمان زیادی به نظر برسد و تجربه به ما بگوید در ایران همان یکی دو هفته پایانی کفایت می‌کند تا تکلیف خیلی از مجهولات معلوم شود اما به هرحال 1400 انتخابات متفاوتی است. هرچند اینکه فلان انتخابات متفاوت است خود به جمله‌ای تکراری تبدیل شده اما 1400 را باید انتخاباتی دانست که بسیاری برای آن دورخیز کرده‌اند. از چهره‌های قدیمی تا جدیدترهایی که شاید چراغ خاموش به دنبال حضور در انتخابات هستند. اردیبهشت 96 زمانی که حسن روحانی با شعار «تا 1400 با روحانی» به پیروزی رسید شاید کمتر کسی گمان می‌کرد که وضعیت محبوبیت او و حامیان سیاسی‌اش به شکل امروز باشد. درحالی که اردوگاه اصول‌گرایان با پایان ریاست جمهوری احمدی نژاد فروپاشید و آنها دیگر نتوانستند اقبال عمومی یابند مگر برای اقلیتی از همفکران خود حالا برای 1400نیز برخی پیش‌بینی می‌کنند پایان دولت روحانی با فروپاشی اردوگاه اصلاح‌طلبی همراه خواهد بود. در این شرایط گزینه‌های انتخابات 1400 از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. گزینه‌های کلاسیک همچون علی لاریجانی یا حتی ناطق نوری دیگر شانسی ندارند و مردم از این‌ها به طور 100 درصدی عبور کردند. حتی بر فرض محال برخی گزینه‌ای چون رئیس دولت اصلاحات را هم مطرح می‌کنند اما او نیز جزء لیست کلاسیک‌هایی
قرار می‌گیرد که دیگر تاریخش گذشته است. در چنین شرایطی اما نسل جدیدی از نیروهایی دیده می‌شود که شاید جاه طلبی به حساب آید اما سودای ریاست بر پاستور را در سر دارند یا حداقل گمانه زنی درباره این قصد آنها در محافل سیاسی و رسانه‌ای دیده می‌شود. محمد آذری جهرمی وزیر ارتباطات که لقب وزیر جوان را با خود یدک می‌کشد به عنوان اولین وزیری که بعد از انقلاب 1357 متولد شده در حدود سه سال اخیر یکی از گزینه‌هایی بوده که حرف و حدیث درباره احتمال او برای 1400 وجود دارد. علاوه بر این سورنا ستاری که شاید کمتر شناخته شده باشد و هم اکنون معاون علمی رئیس جمهور است نیز از گزینه‌های دیگری است که درباره آن گمانه زنی می‌شود. از قضا دو روز پیش عکسی از این دو منتشر شد که آذری جهرمی و سورنا ستاری در حاشیه‌ آغاز احداث پارک اقتصاد دیجیتال در پردیس تهران پشت هواپیمای آنالوگ نشستند و به طور نمادین در کابین به عنوان خلبان حضور دارند. عکسی در شبکه‌های اجتماعی از آن به این عنوان تعبیر شد که تمرین خلبانی آذری جهرمی و ستاری برای ریاست جمهوری 1400!
> جهرمی و پاستور؟
در واقع اقدامات این چهره‌هایی که ظرفیت بالقوه برای ریاست جمهوری 1400 را دارند با گذشت زمان و نزدیکی به موعد مقرر بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. هرچند در تیرماه 1397 وزیر ارتباطات و فن‌آوری در خصوص این‌که عده‌ای مطرح می‌کنند شفاف‌سازی‌ها از سوی وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری است، گفت: به آن‌هایی که نگرانی این مطلب را دارند بگوئید خیالشان راحت باشد کاندیدای ریاست جمهوری نمی‌شوم. محمدجواد آذری جهرمی در یک گفت‌وگو درباره شفاف‌سازی که از سوی وی در وزارت ارتباطات صورت گرفت، گفت: مردم سوالاتی دارند و ذهنیت‌شان این است که شفاف‌سازی صورت گیرد،‌ این کار بسیار درست است و ما باید به اقتضای ذهنیت مردم پاسخ دهیم. وزیر ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات یادآور شد: زمانی که معاون وزیر در زیرساخت بودم؛ یک شبهه جدی به کیفیت وجود داشت، در آن زمان من تمامی شاخصه‌های کیفیت را به صورت آنلاین منتشر کردم. وی با بیان این‌که اگر امروز در بحث ارز و یا سایر حوزه‌ها سوالی پرسیده می‌شود باید شفاف‌سازی صورت گیرد،‌ عنوان کرد: در دنیای امروز اگر می‌خواهیم مدیریت کنیم، چاره‌ای جز شفاف‌سازی و پاسخگویی به مردم نداریم.


با این حال صحنه سیاسی ایران نشان داده تغییر تصمیم‌گیری‌ها بسیار سریع رخ می‌دهد و نمی‌توان به نقل قول جهرمی در تابستان 97 درباره عدم حضور در انتخابات بهار 1400 چندان بسنده کرد. یکی از جنجالی‌ترین مباحث در حوزه احتمال کاندیداتوری جهرمی مقاله‌ای بود که در نشریه آمریکایی فارین پالیسی چاپ
شد و او را با امانوئل مکرون در فرانسه مقایسه کرده بود. این مقاله البته به قلم یک روزنامه نگار ساکن ایران برای فارن پالیسی نوشته شده بود. مبنای مقایسه محمدجواد آذری جهرمی با امانوئل مکرون، سن و مشی سیاسی آن‌هاست. جهرمی ۳۸ ساله و مکرون ۴۱ ساله است. او درانتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه درسال ۲۰۱۶ به عنوان نامزد مستقل وارد رقابت‌ها شد و در دور دوم توانست اکثریت آرا را به دست‌آورد و بیست و پنجمین رئیس‌جمهور این کشور شود. نویسنده در این گزارش نوشته بود:«آذری جهرمی در رسانه‌های اجتماعی به عنوان فردی "عملگرا" شناخته می‌شود و خود را از دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا دور کرده است. اصول‌گرایان با او در حال جدل هستند چرا که او را رقیب خود در انتخابات می‌دانند. آنان سعی دارند از نامزدی او جلوگیری کنند و شایعاتی را علیه وی مطرح می‌کنند. در سالیان اخیر نارضایتی مردم از عملکرد هر دو جناح اصلی کشور افزایش یافته است. جهرمی در سخنان خود به سود هیچ یک از دو
جناح اصلی سمت‌گیری نمی‌کند. او می‌داند که مردم عادی از نخبگان کشور ناراضی هستند. این موضع به نفع اوست و او می‌تواند با مردم مستقیما در ارتباط باشد. توئیتر در این راستا کمک‌رسان او بوده است‌. او می‌گوید وارد گروه‌های سیاسی نشده و بر روی حوزه فنی و تخصصی‌اش تمرکز کرده است. او می‌گوید: در برخی مسائل با اصلاح‌طلبان و در برخی موارد با اصول‌گرایان میانه‌رو هم‌نظر هستم اما در مجموع فردی عملگرا هستم.» در اسفند 98 آذری جهرمی در یک مصاحبه درباره اینکه برخی شایعه نامزدی او برای انتخابات 1400 را مطرح می‌کنند، گفت:« والا من خوشحالم از اینکه یک روزی که به مجلس معرفیم کردند با ۱۵۵ رای و با چالش بسیار زیاد و خلاصه در شرایطی لب مرزی و به عنوان به اصطلاح وزیر ته دیگی به کابینه دولت راه پیدا کردم. خوشحالم از اینکه عملکرد مجموعه و بنده به گونه‌ای بوده که امروز ما را در سطحی قابل قبول می‌بینند که خودش جای خوشحالی برایمان دارد.» نگرانی جناح اصول‌گرا از آذری جهرمی نیز کم نیست. از جمله خبرگزاری اصول‌گرای دانشجو موضوع یک همایش از سوی وزارت ارتباطات را به سند 2030 ربط می‌دهد و از آنجا نتیجه‌گیری می‌کند این اقدامات خلاف آذری جهرمی یعنی او نمی‌تواند برای 1400 کاندیدای ریاست جمهوری شود. با این حال آذری جهرمی به دلیل اینکه در فضای سیاسی امروز چندان به دو قطب اصلاح‌طلب و اصول‌گرا نزدیک نیست می‌تواند با توجه به بی میلی مردم به دو طیف ذکر شده برای خود فرصتی را فراهم کند که بتواند مردم را در 1400 قانع کند.
> ستاری ناشناخته اما...
از سوی دیگر نام سورنا ستاری نیز برای انتخابات 1400 شنیده می‌شود. او کمتر رسانه‌ای شده و کمتر نیز در میان مردم شناخته شده است. همین چند روز پیش عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره گمانه زنی‌های 1400 گفت: « من ترکیب سه قوه را بعد از انتخابات 1400 چنین می‌بینم. قالیباف؛ رئیس مجلس. رئیسی؛ رئیس قوه قضاییه و سورنا ستاری رئیس جمهوری.»
ناصری در پاسخ به این پرسش که چرا ستاری را باید یک گزینه جدی دانست، گفت: « ستاری مصداق بیانیه گام دوم است. جوان است و از نسل دوم فرزند است و همراهی روحانی و تیم او را هم دارد.» عضو شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا مردم به خاطر ستاری پای صندوق رای خواهند آمد؟ گفت:« اگر اجماع صورت بگیرد، خواهند آمد. ضمن اینکه دیگر با توجه به انتخابات دوم اسفند، قبح رای مشارکت کم ریخته شده است.» وی درباره اینکه نظر اصلاح‌طلبان درباره ستاری چیست نیز گفت: « اصلاح‌طلبان اصلی او را قبول ندارند چون کاملا در اختیار هسته سخت قدرت قرار دارد».
سورنا ستاری تمام مراحل تحصیل خود را در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و از سال ۱۳۸۷ عضو هیئت علمی این دانشگاه و همچنان به‌عنوان دانشیار مشغول تدریس و تحقیق در دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشکده علوم و فناوری انرژی دانشگاه صنعتی شریف است. او ظاهرا در دولت دوازدهم یکی از گزینه‌های وزارت علوم نیز بود که توجه مقام‌های ارشد نظام را هم به خود جلب کرده بود، اما در نهایت در معاونت علمی رئیس جمهوری باقی ماند. ستاری از جدی‌ترین حامیان استارت آپ‌ها و البته از جدی‌ترین مخالفان خام فروشی نفت و به طور کلی اقتصاد نفتی است. سورنا ستاری بارها در نشست‌های خبری و دولتی، نسبت به اقتصاد مبتنی بر خام فروشی در ایران و تکیه به درآمد حاصل از اقتصاد نفت تاخته و آن را موجب مشکلات اقتصادی عنوان کرده‌است. او راه رهایی را از آنچه که نفرین منابع می‌داند، اقتصاد مقاومتی و تلاش برای تحقق اقتصاد دانش بنیان به عنوان ماموریت اصلی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بیان می‌کند.ستاری جوان، تکنوکرات، غیرجناحی، کارآمد و البته مورد اعتماد، عنایت و علاقه خاص چهره‌های ارشد نظام از جمله رهبر انقلاب و رئیس جمهور است. نقطه ضعف او کمبود پس زمینه سیاسی است و نقطه قوتش این که با توجه به رویکردهایش می‌تواند گزینه مشترک اعتدالیون و اصلاح‌طلبان باشد.ابراهیم فیاض تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی نیز درباره ستاری می‌گوید:« سورنا ستاری اقبال دارد، او این همه کار انجام داد. به نظرم رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ بین بذرپاش و ستاری است چون معتقدم تکنوکراس بومی در انتخابات ریاست جمهوری آینده
پیروز می‌شود.»
در واقع به نظر می‌رسد ستاری و آذری جهرمی اگر وارد این کارزار شوند یک رقیب جدی از میان اصول‌گرایان شناخته شده اما جوان دارند. مهرداد بذرپاش که در دولت احمدی نژاد مدتی رئیس سازمان جوانان کشور بود، بعدها نماینده مجلس دور نهم شد و چندسالی است که می‌گویند سودای ریاست جمهوری دارد. قطعیت درباره این ادعا را شاید در این موضوع بتوان دید که بذرپاش برای مجلس یازدهم کاندیدا نشد درحالی که اگر می‌آمد قطعا با توجه به بافت قابل پیش‌بینی قشری که قرار بود رای بدهد بذرپاش نیز وارد مجلس می‌شد بنابراین با توجه به اینکه او به سادگی از بهارستان گذشته می‌توان گفت پاستور به یک رویای جدی در ذهن بپذرپاش تبدیل شده است. وب سایت خبری برنا چندی پیش در این باره نوشته:« نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بین جوانان، محمدجواد آذری جهرمی در صورت کاندیداتوری و تائید صلاحیت بیشترین محبوبیت را دارد و رقبای احتمالی او مثل مهرداد بذرپاش فاصله بسیاری با او دارند. اینکه این دو نفر کاندیدا می‌شوند یا نه و در صورت کاندیداتوری آیا احراز صلاحیت خواهند شد یا نه، هم بحث دیگری است. البته رای منفی آذری جهرمی بیشتر از مهرداد بذرپاش است ولی فاصله میزان محبوبیت به قدری زیاد است که بعید به نظر می‌رسد در صورت کاندیداتوری همزمان این فاصله جبران شود.»
انتخابات 1400 را باید انتخابات پدیده‌ها نامید، پدیده‌هایی که شاید نتوانند مردم را دوباره امیدوار به حضور حداکثری در انتخابات کنند اما به هرحال می‌توانند با تحولاتی که ایجاد می‌کنند قرن 15 هجری شمسی را برای ایران با مدیریت و تدبیر خود به شکلی آغاز کنند که تلخی‌های سال‌های اخیر رفته رفته محو شود. این آزمونی بزرگ خواهد بود برای نسل جدیدی از مدیران آنهم وقتی نسل قبلی‌ها در یک حساب و کتاب منصفانه رفوزه شدند!