توافق ۲۵ساله با چین دریچه‌ای تازه

توافق يک امر دوطرفه است و دوطرف بايد از آن استفاده کنند. توافق 25ساله في مابين چين و ايران در ديد کلي به سود ايران است که در شرايط مقابله با تحريم‌هاي بين‌المللي مي‌تواند دريچه تازه‌اي را به روي کشور باز کند. هر کس از اين قرارداد به اندازه بازار اقتصادي خود سود خواهد برد. اين يک امر طبيعي است که هر طرفي از لحاظ اقتصادي بزرگ‌تر است اين توافق منافع بيشتري را برايش شامل خواهد بود. البته بايد اشاره کرد که اين موضوع نسبي است، و در ابعاد کمي و کيفي در اقتصاد دو کشور در آينده نمود خواهد داشت. اگر اقتصاد کشور ما کوچک است، ايراد از خود ماست و ربطي به طرف مقابل ندارد. ما نتوانستيم توسعه را که در دهه چهل در ايران رخ داده بود به‌خوبي دنبال کنيم، اين نسل ما بود که نتوانست اقتصاد کشور را به پويايي برساند، بعد از انقلاب هم شاهد بوديم که متاسفانه ديد توسعه در اقتصاد در عمل وجود نداشت به‌طوري که شاهد آن بوديم که سازمان برنامه‌وبودجه توسط بوروکرات‌ها از يک سازمان برنامه توسعه‌اي، به يک سازمان برنامه و بودجه نفتي تبديل شد. بنده بيش از 20 سال پيش زماني که به عنوان معاون صنايع در جلسات شوراي اقتصاد حاضر مي‌شدم با دوستان حاضر در آن دوران هميشه در جدال بودم که چرا در خصوص بودجه جاري سخن مي‌گويند و چرا سخن از برنامه توسعه اقتصادي در حوزه کلان به ميان نمي‌آورند. اما بوروکرات‌ها هميشه خود را صاحب‌نظر و ايده مي‌دانستند و در اين تفکر بودند که آنچه آنها مي‌گويند صحيح است و سخن و نظر ديگران مهم نيست. بايد اينگونه گفت که هرگونه تعامل و توافق که ما را با اقتصادهاي بزرگ درگير نمايد به نفع اقتصاد کشور است. هيچگاه هيچ کشوري نمي‌تواند در هر زمينه خودکفا باشد و همواره بايد به دنبال تعامل با کشورهاي بزرگ و اقتصادهاي کلان جهت پيشبرد اهداف زيربنايي همچون مباحث انرژي و ساير موضوعات مرتبط با توسعه باشد. اما در هر توافقي بايد منافع دو طرف مدنظر قرار بگيرد و ما نيز به عنوان يک طرف از قرارداد بايد با همکاري و تعامل همه‌جانبه در داخل کشور به سمتي برويم که بيشترين منافع را از اين قرارداد نصيب خود کنيم و بکوشيم که استفاده لازم را از بستر ايجادشده که همان اقتصاد چين بوده و در حال حاضر يکي از قدرت‌هاي اقتصادي بزرگ جهان به حساب مي‌آيد، ببريم و بتوانيم در جهت توسعه کشور از آن بهره کافي را نصيب خود نماييم.