نظم در جامعه بی‌نظم

اکبرزمانی‪-‬ در جامعه‌ای که بی‌نظمی حوزه‌های مختلف را در بر گرفته است چیزی که مضر است و نمیتواند با جامعه همسو باشد خودِ نظم است بی‌نظمی بهتر می‌تواند پاسخ دهد تا نظم.
در جامعه بی‌نظم رعایت نظم هم‌دردسر است.
اگه روزی خواستید این قاعده را دقیق لمس کنید سوار خودرویی بشوید و سعی کنید نظم را رعایت کنید، قواعد رانندگی را رعایت کنید آنوقت متوجه می‌شوید، رعایت نظم در جای بی‌نظم هم موجبات بی‌نظمی میشود، در این
لایی کشی‌ها و سرعت‌های غیر مجاز و رانندگی عجیب و‌غریب و


در کل بی‌نظمی، رعایت قواعد راهنمایی و رانندگی، بی‌نظمی محسوب می‌شود. مسئول شدن درجامعه بی‌نظم هم همین شکل است اگر بتوانی از زیر کار در بروی و یا نحوه ی اختلاس را بلد باشی یا پاسخ به منطق را با شیون و آه و ناله و دروغ بدهی، آنوقت مسئول خوبی هستی و وقتی بخواهی بر مبنای قواعد مدیریت عمل کنی، بعنوان عنصر هرز معرفی می‌شوی و سریعا از جایت باید برکنار شوی.
از این جهت همیشه نباید منظم بود لازم است کمی بی‌نظم هم باشیم! تا قواعد اجتماعی را برهم نزنیم. اگر درصدد تغییر مختصات قواعد اجتماعی بر آییم به پروسه ی عظیمی نیاز داریم.
در جامعه نابهنجار مفهوم هنجار خود نابهنجاری است. ازا ین جهت در چنین جامعه‌ای باید سعی کرد تا میتوانیم شارلتان بازی در بیاوریم.
وقتی ساختار مسئولین غالبا حرفهای متناقض است حرفهای بدون تناقض عجیب خواهد شد. جریان سلطان‌سازی هم‌همین است. در اقتصاد بیمار است که یک فرد به رویای یک شبه
پولدار شدن می‌رسد گرنه در اقتصاد مطلوب چنین چیزی امکان ندارد. با کنار زدن یک فرد که بیشترین سود را از مدیریت غلط به جیب می‌زند، وضعیت خوب نمی‌شود. کما اینکه می‌بینیم با برداشتن سلاطین نه تنها وضعیت بهتر نشد بلکه گاها خیلی بدتر شد. اینکه باید چکاری کرد را باید مسئولان و مدیران به بایگانی هزاران تحقیقی که در این حوزه اقتصادی انجام شد، رجوع کنند نه اینکه این خیال را در سر بپرورانند که بواسطه ی میزی که پشتش نشستند، هر چه بگویند درست است. البته این جریان مدیران در همه ی ساختارها وجود دارد. تصور کنید مدیر شبکه سه با اشتباهی باعث شد دودی به چشم نه تنها شبکه سه بلکه کل رسانه ی ملی برود. اگرچه شاید فردوسی پور اشتباهی کرده باشد اما نحوه ی برخورد با این چهره‌ای که محبوب مردم است، باید طوری می‌بود که به ضرر کل رسانه ملی تمام نمی‌شد. انتخاب در مدیران هم مسئله ی مهمی است که به‌چه طریقی این مدیران انتخاب می‌شوند.