اعتماد به نفسی که انقلاب اسلامی به زنان نویسنده داد

انقلاب اسلامی بیش از هر پدیده معاصر دیگری به زن ایرانی شخصیت و اعتماد به نفس داد. زنان پیش از انقلاب با سیاست‌های غرب‌زده رژیم پهلوی بیشترین جلوه را در فیلمفارسی‌هایی داشتند که برهنگی در آن‌ها حرف اول را می‌زد. بدکاره‌هایی که در داستان‌های مبتذل این آثار جولان می‌دادند آیینه‌ای از اجتماعی بودند که قرار بود به عنوان یک جامعه آرمانی برای زن ایرانی طراحی و اجرا شود! در این میان زن نویسنده یا زنان اهل قلم اساساً کمترین وجهی نداشتند و نمونه‌های انگشت‌شماری، چون سیمین دانشور نیز نه از دل جریان غرب‌زده و منحط وارداتی، بلکه از دل اصالت‌های سنتی و اصیل یک خانواده ایرانی سر برآوردند که رجوع به رمان سووشون اثبات‌کننده این ادعاست.
حضور قابل توجه زنان نویسنده پس‌از‌انقلاب
کامیار عابدی، محقق و منتقد ادبی در یک گفتگو درباره سهم زنان نویسنده پس از انقلاب اسلامی به این نکته اشاره می‌کند که طی این چهار دهه با حضور قابل توجهی از زنان داستان‌نویس روبه‌رو بوده‌ایم. این مسئله بیش از همه در دهه ۷۰ قابل مشاهده است که در دهه ۸۰، به‌ویژه در شعر افزایش قابل توجهی پیدا می‌کند. یکی از نکات مثبت ادبیات در این ۴۰ سال تأثیر و حضوری است که زنان در این عرصه داشته‌اند. این در حالی است که در دهه‌های ۲۰ تا ۴۰، تعداد زنان نویسنده و شاعر بسیار انگشت‌شمار بود، اما حالا زنان هم نقشی جدی در این عرصه ایفا می‌کنند.
او در پاسخ به این سؤال که این تحت تأثیر شرایطی است که انقلاب در جذب زنان به فعالیت‌های اجتماعی داشته است، اینگونه پاسخ می‌دهد: بهتر است به جای من، دوستان جامعه‌شناس درباره این سؤال صحبت کنند، اما نکته‌ای که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد، این است که طی این سال‌ها زنان هم در دانشگاه‌ها و رشته‌های مختلف به تحصیل پرداخته‌اند. بی‌شک افزایش دانش آنان نقش مهمی در جسارت قلم به دست گرفتنشان ایفا کرده است.


علی‌اله سلیمی، نویسنده در نشستی که با عنوان «روایت زن ایرانی در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» برگزار شد با اشاره به اینکه اولین نشانه‌های پیدایش ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را در نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ می‌بینیم، دقیقاً زمانی که محافل ادبی شکل گرفته و نویسندگان انقلابی دورهم جمع می‌شوند، در این بین نویسندگان زن نیز حضور فعالی دارند، می‌گوید: با مروری بر آثاری که از این سال به بعد چاپ شده است، می‌توان گفت که تقریباً از سال ۱۳۶۷ به بعد مجموعه‌هایی را داریم که توسط زنان نویسنده نوشته و روانه بازار نشر شده است. البته با توجه به اینکه نوشتن یک کتاب امری زمانبر است، می‌توان گفت این نویسندگان محصول نیمه اول دهه ۱۳۶۰ هستند. از جمله زنان نویسنده نسل اول انقلاب می‌توان به خانم‌ها زهرا زواریان، راضیه تجار، منیژه آرمین و سمیرا اصلان‌پور اشاره کرد.
به گفته این نویسنده، وقتی آثار آنان را می‌خوانیم ردپای فضای انقلابی دهه ۱۳۶۰ را به وضوح می‌بینیم. در این آثار، زن شبیه به زن دهه ۱۳۵۰ نیست و دقیقاً تحولات انقلاب را می‌توان در شخصیت‌پردازی پیدا کرد. این زنان، بیشتر شبیه به مادرانی هستند که هواخواه خانواده و دلواپس فرزند، همسر و برادر هستند. دقت داشته باشید فعالیت ضدانقلاب و آغاز جنگ، فضای جامعه را ملتهب کرده و این زنان باید بیشتر به خانواده رسیدگی کنند. آنان دوست دارند در اداره حکومت سهیم باشند و به دنبال نقش‌آفرینی‌اند.
وی با اشاره به افزایش چشمگیر زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی توضیح می‌دهد: نکته مهمی که باید اشاره کنم این است که تعداد زنان نویسنده پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار بیشتر شده است. قبل از انقلاب سه، چهار نویسنده زن داشتیم، اما این تعداد پس از انقلاب بیشتر شد. برای مثال در دهه ۱۳۸۰ تعداد زنان نویسنده از آقایان پیشی گرفته و عمده آثار پرفروش نیز توسط آنان نگاشته شده است؛ بنابراین می‌توان گفت وقوع انقلاب اسلامی، زمینه را برای ظهور نویسندگان زن فراهم کرد.
الگوی مناسبی که فردوسی از زن ارائه داد
معصومه امیرزاده، نویسنده و منتقد ادبی نیز در نشست مذکور به این نکته اشاره می‌کند که روایت داستان‌ها از زنان در دهه اول انقلاب، زنی است که فقط در خانواده است و کار منزل انجام می‌دهد. به نظرم باید سراغ شخصیت‌پردازی از زنان می‌رفتیم که الگوی سوم هستند، یعنی نمایش زنانی که در عین اینکه ریشه‌های خود را قطع نمی‌کنند، در جامعه نیز حضور فعالی دارند. الگوی مناسب این شیوه را فردوسی برای ما بیان کرده است و چنین شخصیتی را در «گردآفرید» می‌بینیم، حتی در صدر اسلام، زنی به نام «نصیبه» را داریم که سقاست و در جنگ احد به دفاع از پیامبر می‌پردازد.
وی افزود: به نظرم نباید این دوگانه را در ذهن بچه‌ها ایجاد کنیم که برای پیشرفت باید خانواده را فدا کنند. متأسفانه هنوز به آن الگوی سوم نرسیده‌ایم و اسیر همان دوگانه‌ایم. من در کتاب «مثل نهنگ نفس تازه می‌کنم»، تلاش کردم چالش‌های زن مسلمان برای برون‌رفت از این وضعیت را به تصویر بکشم، یعنی زنی که خانواده را فدا نکند، اما محصور در خانه هم نباشد.
در این‌باره عبدالحسین آذرنگ در مقاله‌ای با عنوان «دوره‌های عادی و بحرانی نشر کتاب در ایران در نیم قرن اخیر» وضعیت نشر کتاب را در ایران به‌خوبی تصویر کرده است، وضعیتی که در پس سانسور و خفقان شدید دوره پهلوی اول و پهلوی دوم ایجاد شده بود. وی می‌نویسد: آمار نویسندگان زن و مرد در سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی آمار قابل توجهی است. در سال ۵۷ تعداد نویسندگان مرد ۳۸۸ نفر بوده که این رقم در سال ۹۶ به ۶۰ هزار و ۳۳ نفر می‌رسد. اما در سال نخست پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۱۱ نویسنده زن در ایران کتاب منتشر کرده‌اند. در سال بعد از آن، یعنی در سال ۵۸ این آمار افزایش قابل توجهی در حدود هشت برابر پیدا می‌کند و ۸۰ نویسنده زن در ایران کتاب منتشر می‌کنند، پس از آن شمار نویسندگان زن با شیبی ملایم افزایش پیدا می‌کند و به ۲۸ هزار و ۲۳۹ نویسنده در سال ۹۶ می‌رسد.