غیبت معنادار محمد بن‌زاید در ریاض

شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، پنج شنبه گذشته وارد عربستان سعودی شد تا علاوه بر دیدار با پادشاه و ولیعهد آل سعود، نشست مشترکی نیز با سران کشور‌های عربی داشته باشد. این نخستین اجلاس مشترک سران چین و کشور‌های عربی بود که بعدازظهر جمعه گذشته و در مرکز کنفرانس بین‌المللی ملک عبدالعزیز برگزار شد. ۱۴ تن از رهبران کشور‌های عربی از جمله رئیس‌جمهور مصر، پادشاه بحرین، امیر قطر، نخست‌وزیر عراق به همراه دبیرکل اتحادیه عرب و دیگر مسئولان سازمان‌های عربی در آن شرکت داشتند. با این حال، جای خالی یکی از رهبران کشور‌های عربی در این نشست بیش از هر چیز دیگری به چشم می‌خورد و غیبت او این پرسش‌های جدی را به خصوص در مورد مناسباتش با محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، به وجود آورده بود.
فرد غایب این نشست کسی نبود جز محمد بن‌زاید که از ۱۴ مه و بعد از مرگ برادرش خلیفه بن‌زاید رهبری امارات متحده عربی را به عهده گرفته است. غیبت او با وجود دعوت رسمی بن‌سلمان از وی برای شرکت در آن نشست اتفاق افتاد و نکته جالب توجه اینجا است که او حمد بن محمد الشرقی، حاکم امارت الفجیره، را به عنوان نماینده خود به این نشست فرستاد. این کار بن‌زاید معنای خاصی دارد، زیرا رسم بر این بوده که در صورت غیبت رهبر امارات در چنین نشست‌هایی، نایب رئیس امارات به جای او به این نشست‌ها برود و شیخ محمد بن‌راشد آل مکتوم، امیر دوبی، باشد، اما فرستادن حاکم فجیره به جای وی به نشست مشترک سران چین و کشور‌های عربی به نوعی بی‌اعتنایی بن‌زاید به بن‌سلمان است که بانی این نشست به شمار می‌رود. در واقع، امارت فجیره کوچک‌ترین امارت از میان هفت امارت تشکیل‌دهنده امارات متحده عربی و بن‌زاید با فرستادن حمد بن محمد الشرقی این پیام را به بن‌سلمان می‌دهد که نشست مذکور در ریاض و تلاش او برای گرد آوردن رهبران کشور‌های عربی به دور خود در آن، اهمیت خاصی برای رهبری امارات ندارد.
نکته جالب توجه اینجا است که بن‌زاید دو شنبه هفته پیش بود که به مناسبت برگزاری جام جهانی به قطر رفت تا با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، دیدار کند و بر اساس گزارش «وام»، خبرگزاری رسمی امارات، با او در خصوص روابط برادرانه میان ابوظبی و دوحه و تقویت همکاری‌ها در تمامی زمینه‌ها گفتگو کرد؛ بنابراین غیبت امیر امارات در نشست چند روز بعد ریاض را نمی‌توان جز در راستای رقابت نه چندان پنهان بین محمد بن‌زاید و ولیعهد سعودی تفسیر کرد. در واقع، این رقابت از مدت‌ها قبل مورد توجه تحلیلگران بوده که در خصوص جنگ یمن منجر به نبرد‌های خونینی بین نیرو‌های نیابتی آن‌ها در جنوب یمن شده و حتی این رقابت خود را در ورزش نیز نشان داده، چنان که بعد از خرید سهام تیم انگلیسی نیوکاسل یونایتد از سوی صندوق ثروت دولتی عربستان سعودی، اماراتی‌ها هم سهام منچسترسیتی را خریدند و شرکت هواپیمایی امارات نیز حامی مالی باشگاه آرسنال لندن شد. شاید ورود رهبر دومین قدرت اقتصادی جهان به ریاض باعث ناخشنودی امیر امارات شده که با این کار وزن قابل‌توجهی به رقیبش داده است و امضای بیش از ۳۴ قرارداد در زمینه‌های انرژی پاک، حمل و نقل، صنایع پزشکی و ساخت‌وساز به ارزش نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار مؤیدی بر این امر است. این قرارداد‌ها به عنوان مشارکت چین در عرصه تحقق سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی‌ها برای جدایی آن‌ها از وابستگی به نفت تعبیر شده که مدیریت آن با شخص بن‌سلمان و همکاری میلیاردی چین در این عرصه شکستی برای بن‌زاید در رقابتش با بن‌سلمان است. به عبارت دیگر، بن‌زاید در این جریان شاهد پیش افتادن رقیب شده و در حال حاضر نارضایتی خود را تنها می‌تواند با عدم حضورش در نشست مشترک سران چین و کشور‌های عربی نشان دهد، اما باید دید که بعد از این قرارداد‌ها بین چین و عربستان و قرارداد اخیر گازی بین قطر و چین به ارزش ۶۰ میلیارد دلار، چه چیزی برای عرضه کردن به پکن دارد تا اینکه بتواند از مسیر رقابت با ولیعهد سعودی عقب نماند.