مسیر هنر و هنرمندان تا رسیدن به فرهنگ آوینی شدن

روز گذشته بیستم فروردین ماه، سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی بود. دقیقاً ۳۰ سال پیش در منطقه فکه خوزستان انفجار مین به‌جا مانده از دوران دفاع مقدس سید شهیدان اهل قلم، هنرمندِ سرشناس و مستندسازی آوانگارد و پیشرو را آسمانی کرد. آوینی در دوران فعالیت‌های هنری خود چه روزگاری که در حوزه هنری بود و چه ایامی که در کنج یک اتاق کوچک و ساده در صداوسیما مشغول نوشتن، تولید، تدوین، گویندگی و پخش مجموعه مستند «روایت فتح» بود، مورد بی‌مهری و حسادت کسانی مثل محمدعلی زم (رئیس وقت حوزه هنری) و محمد هاشمی (رئیس وقت صداوسیما) قرار داشت، اما هرگز مسیر تعالی‌بخشی را که خودش را به فیض بزرگ شهادت وصل کرد، تعطیل نکرد. سیدمرتضی برای تبدیل شدن به سید شهیدان اهل قلم مسیر پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. او همانطوری که بسیاری از دوستان و اطرافیانش نقل می‌کنند هیچگاه در کارهایش دچار تکنیک‌زدگی و فرم‌گرایی نشد و اصلاً برای همین بود که روایت او از سال‌های دفاع مقدس برای همیشه ماندگار شد، چون به معنای واقعی کلمه معتقد بود در ثبت خاطرات آن ایام روایت فتح آسمان‌ها به دست منادیان و عاشقان مرام اهل بیت (ع) ممکن است.
با اینکه سی‌امین سال شهادت او را پشت سر می‌گذاریم، اما همچنان شخصیت هنری و فکری‌اش برای هم‌نسلان او مبهم و غبار گرفته است، چه برسد به نسل جوانی که هیچ خط و ربطی از او و تفکراتش در هنر امروز نمی‌بیند.
روایت افکار، عقاید و مرام سیدمرتضی از «کامران» بودن تا رسیدن به سید شهیدان اهل قلم منابع و روایتگرانی می‌خواهد از جنس همراهان آن روز‌های او، کسانی مثل مرحوم نادر طالب‌زاده، رفیق، همکار و همراه قدیمی آوینی که سعی کرد بعد از شهادت آوینی در مسیر مرام و مسلک او قدم بردارد. مرحوم طالب‌زاده در رابطه با وجوه معنوی شخصیت آوینی و مرام و سلوک حرفه‌ای او در هفته فیلم «مستند اشراقی» که سال‌ها پیش به منظور نمایش و تحلیل آثار شهید آوینی در دانشگاه هنر برگزار شد، می‌گوید: «مرتضی کسی است که به لحاظ عبادی و سلوکی حضور دارد. این فرق مرتضی با بقیه بود. شما می‌بینید بعضی افراد با بقیه متفاوتند و یک جذابیتی دارند. برای این است که کامل‌تر هستند و در «حال» زندگی می‌کنند. آوینی اینگونه بود و این ویژگی در آثارش نیز مشاهده می‌شد. اثر آوینی یک مستند عادی نبود و حتماً تفکری پشت آن بود. آوینی بیشتر اوقات پشت دوربین نبود و افراد دیگری حضور داشتند که خودش آن‌ها را آموزش داده بود. به آن‌ها آموخته بود که به چه نحوی به موضوع نگاه کنند، با چه لنزی تصویر بگیرند و به آن‌ها آموخته بود که فطری به ماجرا نگاه کنند.»
عبدالرحمان شلیلیان، کارگردان و مستندسازی که از همراهان و همکلامان شهید سیدمرتضی آوینی بوده نیز در مورد خصوصیات اخلاقی او می‌گوید: «مرتضی شخصیت بسیار دلیری داشت و اسیر سانتامانتالیزم هنری نمی‌شد، چراکه انسان فکوری بود و از یک کوران فکری و شرایط خاص فکری خارج شده بود و مشخص بود به یک اشراق ذهنی رسیده است و نمی‌شد تزلزلی را برای او متصور بود، میراث آوینی غیرت، تفکر و پختگی فکری است. به‌نظرم سیدمرتضی آوینی بیشتر از اینکه یک اسم باشد، یک فرهنگ است.»
محمدعلی رجبی‌دوانی نگارگر، پژوهشگر، اندیشمند و عضو پیوسته فرهنگستان هنر هم با اشاره به شخصیت سید شهیدان اهل قلم می‌گوید: «شهید آوینی بنیاد راهی را در امور نظری هنر باقی گذاشت که راهی نو بود. این راه نو از آنجایی سرچشمه گرفت و قوام یافت که ایشان اهل عمل و سپس اهل نظر بود. شهید آوینی نمی‌آمد از چیزی سخن بگوید که خود قبلاً آن را تجربه نکرده باشد، یعنی سخن آن بزرگوار حاصل مراتب سه‌گانه «حق الیقین» «عین‌الیقین» و «علم‌الیقین» بود. این راه راهی است که هنر انقلاب اسلامی به معنای حقیقی باید طی کند.»