خودنمایی بر مدار ارتجاع و وابستگی

پدیده زشت برهنگی و تن‌نمایی که در ماه‌های اخیر، موجب نگرانی در نخبگان فکری-فرهنگی شده، نوعی آسیب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به حساب می‌آید که تغییر روند آن به تبیین عمیق و کارشناسانه نیازمند است؛ تبیینی که مبتنی بر واقعیت‌های جامعه امروزی و همچنین مبانی شناختی و معرفتی برآمده از فرهنگ اسلامی و ایرانی بوده و البته برای نسل جوان امروز قابل فهم و پذیرش باشد. به ویژه آن بخش از نسل جوانی که امروزه در عین برخورداری از علایق و دلبستگی‌های دینی یا ملی، با تأثیرپذیری از فضای رسانه‌ای هدایت شده و جنگ شناختی دشمنان دین و کشور، در تور لیبرالیسم سیاسی تزئینی و بزک شده قرار گرفته است. جوانانی که بدون شناخت و آگاهی عمیق و تنها با برداشتی ناقص، چندتکه و تجربی و گاه با چاشنی لجبازی و تقابل ارزش‌ها و هنجار‌های فرهنگی جامعه خود را وانهاده و ارزش‌ها و هنجار‌های برگرفته از لیبرالیسم بزک شده در دستگاه شناختی و رسانه‌ای دشمنان کشور و نظام جمهوری اسلامی را پذیرا گشته‌اند، هیچ گاه به فلسفه پنهان در موضوع بدن و ترکیبات آن مثل نمایش اندام و جلوه‌گری با تنانگی و عریان شدن توجه چندانی ندارند، اما به تصور و برداشت خود آن را کنشی برای پیشبرد آزادی و دموکراسی می‌پندارند؛ بنابراین مواجهه با این پدیده که در پیوند با اغتشاشات ماه‌های گذشته و جریان رسانه‌ای مشوق تداوم بخشی به بی‌ثباتی و آشوب در جامعه به صورت آوازه‌گر و نمایشی‌تر به چشم می‌آید، نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق‌تری است.
زنان و دخترانی که اقدام به کشف حجاب و نمایش برهنگی در اماکن عمومی می‌نمایند، در چند گروه قابل تقسیم‌بندی هستند:
۱- کسانی که با پذیرش لیبرالیسم فرهنگی تحت تأثیر فضای رسانه‌ای و مجازی، ارزش‌ها و هنجار‌های فرهنگ دینی و ملی را رها کرده و هنجار‌های لیبرالی را پذیرفته و برهنگی را نوعی کنش سیاسی برای پیشبرد آزادی و دموکراسی تصور می‌کنند و در عین حال همزیستی با دیگر شهروندان مذهبی را نیز قبول دارند.
۲- کسانی که متأثر از جو رسانه‌ای و فضای روانی صرفاً برای جلوه‌گری و دیده شدن اقدام به تقلید و همراهی با عناصر بی‌حجاب نموده و از آن به عنوان نوعی مد برای خودنمایی استفاده می‌کنند.


۳- کسانی که با اطلاع از اراده و نقش بیگانگان و معاندان برای تبدیل بی‌حجابی و برهنگی به ابزاری برای نافرمانی مدنی و مبارزه با نظام، بی‌حجابی را به عنوان وسیله‌ای برای جدایی از حاکمیت و زمینه‌سازی برای مهاجرت و پناهندگی در سایر کشور برگزیده‌اند.
۴- گروهی دیگر نیز با ناآگاهی از حکم شرعی و قانونی نسبت به حجاب و پوشش، به پدیده بدحجابی و بی‌حجابی در فضای رقابت‌های اجتماعی و چشم‌و‌هم‌چشمی‌ها گرفتار می‌شوند.
اما آنچه مایه تأسف است، اینکه زمینه اصلی در شکل‌گیری این پدیده و آسیب هویتی، خامی، هیجان‌پذیری و نداشتن شناخت و معرفت کافی نسبت به احکام شرعی، سابقه تاریخی و تمدنی ایران و همچنین ضعف شناخت و معرفت لازم نسبت به لیبرالیسم غربی و دشمنان و معاندان نظام اسلامی و سلطه‌جویان بی‌رحم غربی است که جوانان عزیز ما را طعمه شکار جنگ شناختی و رسانه‌ای قرار داده و شرایط سوءاستفاده رسانه‌ای از نمایش‌های بدنمند و تنانگی را که خود نوعی اهانت به شأن انسانی زن و خلاصه کردن او در بدن است، برای نسلی که مدعی امروزی‌تر بودن نسبت به پدران و مادران خود است فراهم می‌آورد.
این گروه از زنان و دختران ما با تصور حرکت به سمت آزادی یا عبور از محدودیت‌های بودن و دیده‌شدن، تبدیل به مدل‌های کف خیابان و مجانی و ابزار قهقرایی فرهنگی شده‌اند که تنها سود آن را دشمنان هویت ایرانی و اسلامی در مسیر مبارزه و نافرمانی به نفع ارتجاع سیاسی- فرهنگی، ستیز با استقلال و آزادی واقعی ایران سربلند و بازگرداندن کشور به مدار وابستگی به بیگانه می‌برند.
درمان این درد بزرگ فرهنگی- هویتی هم از مسیر تبیین، آگاهی‌بخشی، اقناع و جذب هوشمندانه و دلسوزانه می‌گذرد که هدف اصلی دشمن را در دوقطبی‌سازی و تبدیل این پدیده به جدال و ستیز هویتی خنثی سازد.