عبدالحسین طوطیایی *

عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست درباره وضعیت دریاچه ارومیه ابراز نگرانی کرده و به خبرگزاری ایسنا گفته است: «در دو سال گذشته ثابت شده که با بودجه سنواتی نمی‌توان کارهای دریاچه ارومیه را پیش برد.» او به برنامه گروه تحقیقاتی دریاچه ارومیه در زمینه ارائه برنامه‌ برای احیای این دریاچه اشاره کرده و گفته است که این گروه "برنامه‌های کاملا اجرایی" ارائه داده است، «اما با بودجه‌ای که سازمان برنامه و بودجه تخصیص
می‌دهد، بعید است که احیا صورت بگیرد.» وی هزینه احیای دریاچه را 3 تا 5/3 میلیارد دلار برآورد کرده است. پرسشی که از ابتدا و در این رابطه متبادر می‌شود اینست که آیا اهمیت خشکیدن و بحران های
دریاچه هامون، باتلاق گاوخونی، دریاچه پریشان ، سد نمکزای گتوند، آلودگی و بحران زیست محیطی رود کارون و تالاب انزلی ، مشکلات آب در سرشاخه های زاینده رود خشک شده و ...... از دریاچه ارومیه کمتر است؟ تاریخ پر افتخار خطه آذربایجان همواره نشان داده است که مردم آن دیار هرگز هیچ مرزبندی‌ای بین منافع منطقه‌ای و ملی قائل نیستند. با احتساب و تعمیم برآورد هزینه احیای دریاچه ارومیه به تمامی کانون های عمده از بحران های زیست محیطی کشور چه بسا بیش از یکصد میلیارد دلار اعتبار لازم باشد تا که شاید و تا حدودی به نقطه صفر سه دهه قبل برگردیم. براستی تا بحال فکر کرده‌ایم تاریخ برای بی‌احتیاطی نسل حاضر و درصورت تاکید بر استقراض خارجی چه قضاوتی خواهد نمود؟ نسلی که نهایتا چاه های خالی از نفت و آب و سرزمینی سوخته از پوشش گیاهی را با انباشتی از وام های سنگین خارجی برای آنان به ارث خواهد گذاشت؟ طرح چنین ضرورت هایی در این ایام و با افشای فهرست تنها 20 بدهکار عمده به بانک سرمایه با مجموع حدود هفت هزار میلیارد تومان بدون تردید افکار عمومی را با انبوهی از پرسش های دیگر روبرو
می‌نماید. پرسش هایی از قبیل آنکه اگر لیست بدهکاران در سطح تمامی بانک های کشور تکمیل شود و این بدهی‌ها در جهت احیای این کانون‌های آسیب دیده به کار رود چه بسا باز هم از فراز این خشکی ها نسیم حیاتی بوزد. جالب است بدانیم


یکی از بدهکاران این لیست در سه دهه اخیر با سرمایه گذاری های مخرب زیست محیطی در دشت حاصلخیز ماهی دشت کرمانشاه حداقل نیمی از ظرفیت تولید کشاورزی آن منطقه را نابود کرده است. دشتی که زمانی برای خود به مثابه انبار غله منطقه به شمار می‌رفت اکنون و به یمن سخاوت این بانک‌ها در زیر غبار کارخانه سیمان مرگ طراوت را تجربه می‌کند. مدیر
احیای بسترهای آسیب دیده کشور آیا می تواند اطمینان دهد در صورت دریافت این وام های سنگین خارجی و با وجود چنین حلقه‌هایی، باز شاهد تکرار این قبیل فاجعه ها نخواهیم بود؟
مدیریت محترم سازمان حفظ محیط زیست بایستی با عنایت به تاکیدات خود در مصاحبه‌های مکرر و در اهمیت به مشارکت نیروهای مردمی، بار دیگر نغمه زندگانی را از این پنجره بسراید. مردمی که دیدیم چگونه در حادثه زلزله اخیر استان کرمانشاه از مال و منال و مدال خود گذشتند . مردمی که ثابت کردند که اگر زنجیره طولانی‌تر بدهکاران بانک سرمایه از این پس دیگر طلبکارشان نباشند و نیز مردمی که در جریان رشادت‌ها درخلال جنگ تحمیلی و در دفاع از سرزمین خود
سیم های خاردار را همچون پرنیان نرم در آغوش گرفتند از هر کوشش و مشارکتی فرو نگذاشته و بازهم پرتو صبح امید را بر بام این سرزمین می‌پراکنند. درهای بانک مشارکت چنین مردمی همواره بسوی پایداری و ماندگاری این سرزمین و با پشتوانه‌ای بی‌انتها گشوده است. ایکاش که بجای چشم دوختن به بانک های بین المللی دست نیاز به سوی این بانک درون واگشاییم.
پژوهشگر کشاورزی