افزايش سطح نفوذ نرم ايران

بالاخره پس از 9 سال و سه بار تعويق انتخابات و تمديد عمر مجلس لبنان، انتخابات پارلماني اين كشور بر اساس نظام جديد انتخاباتي (تناسبي) روز يكشنبه برگزار شد. جنبش حزب‌الله و متحدين آن پيروزي چشمگير و بي‌سابقه‌اي در انتخابات پارلماني لبنان كسب كردند. اين ائتلاف نزديك به 70 كرسي از مجموع 128 كرسي پارلمان را به دست آورده و اين نتيجه‌ خيره‌كننده‌اي است. در مقابل، با وجود اينكه سعد الحريري همچنان بزرگ‌ترين تشكل پارلماني اهل سنت را در اختيار دارد، اما در مقايسه با انتخابات سال 2009، 15 كرسي را از دست داده و 21 كرسي را به دست آورده است. جريان المستقبل سخت‌ترين شكست را در حوزه دوم استان شمالي متحمل شد و نه‌تنها 8 كرسي قبلي خود از اين حوزه را حفظ نكرد، بلكه دو كرسي را نيز از دست داد و ...
ليست العزم نخست‌وزير سابق نجيب ميقاتي چهار كرسي و ليست الكرامي فيصل كرامي دو كرسي را به دست آوردند. همچنين جريان ملي آزاد با اينكه همچنان بزرگ‌ترين تشكل مسيحي پارلمان مانده است، اما نتيجه مطلوب خود را كسب نكرد و چند كرسي را هم از دست داد، ولي در مقابل حزب قوات لبناني سمير جعجع (از مخالفان سرسخت حزب‌الله) نتايج بهتري نسبت به دوره‌هاي پيش كسب و بخشي از آراي جريان ملي آزاد را تصاحب كرد و تعداد كرسي‌هاي خود از 8 كرسي در 2009 را به 15 كرسي در اين انتخابات رساند. فضاي اين دوره انتخابات لبنان تا حدود زيادي به دور از جو متشنج منطقه‌اي بود. آنچه در اين دوره بسيار كمرنگ بود، همين دوگانه هشت و چهارده مارس بود. احزاب لبناني با ائتلافات ناهمگون و متنوع خود از اين ثنويت سياسي عبور كردند، به اين علت، فضاي كلي انتخابات نسبت به دوره‌هاي پيشين و برخلاف اوضاع خاورميانه كم‌تشنج‌تر و سالم‌تر بود. ائتلاف‌ها غالبا انتخاباتي بود نه سياسي و در سطح ملي هم نبود، بلكه در سطح حوزه‌هاي انتخاباتي بود. به عنوان مثال مي‌ديديم كه در يك حوزه دو گروه (هم‌پيمان سياسي) با هم ائتلاف كرده‌اند عليه گروه‌هاي ديگر، اما همان دو گروه در حوزه‌هاي ديگر با خصوم سياسي خود ائتلاف كرده‌ و عليه هم ايستاده‌اند. در اين ميان، ائتلاف‌هاي انتخاباتي حزب‌الله در حوزه‌هاي مختلف بر اساس همان خط سياسي حزب بود و اين جنبش برخلاف بقيه در تضاد با اين خط خود عمل نكرد و با رقباي سياسي‌اش ائتلاف نكرد. بي‌شك نتايج انتخابات لبنان پيام‌هاي روشن داخلي و خارجي متعددي دارد. اين نتيجه جايگاه سياسي حزب‌الله را ارتقا خواهد بخشيد و قدرت چانه‌زني آن را در مناقشات داخلي بالا خواهد برد و اگر هم اين پيروزي به دلايلي كه ذكرش خواهد رفت، در انتخاب نخست‌وزير موردپسند حزب‌الله تجلي نيابد، اما يقينا خود را در چينش كابينه و دور كردن چهره‌هاي زاويه‌دار با اين جنبش و ايران نشان خواهد داد. نتيجه انتخابات گوياي اين مساله هم هست كه مناقشات درون‌لبناني در هفت سال اخير درباره مداخله نظامي حزب‌الله در بحران سوريه نه‌تنها اثري منفي بر جايگاه مردمي اين جنبش نگذاشته بلكه افزايش محسوس سبد آراي آن حتي در مناطق غيرشيعي به نوعي حمايت از ورود حزب‌الله به اين منازعه نيز هست. فارغ از پيام‌هاي پيشگفته، اما اين نتايج تاثير قابل توجهي بر موازنه‌ و معادلات داخلي و منطقه‌اي ندارد. با توجه به ساختار سياسي پيچيده لبنان معمولا تشكيل دولت در اين كشور برآيند و خروجي پيروزي احزاب و ائتلافات حائز اكثريت پارلماني نيست. امروزه آنچه به يك قاعده نانوشته در انتخاب نخست وزيري سُنّي و كابينه لبنان جا افتاده است، توافقات غيرمستقيم فرالبناني به ويژه ميان ايران و عربستان است. دور زدن اين قاعده در شرايط كنوني منطقه دور از انتظار است و به همين خاطر، پيروزي حزب‌الله و متحدان آن تاثير زيادي بر معادله تشكيل دولت ندارد و به احتمال زياد سعد الحريري همچنان نخست‌وزير لبنان باقي بماند. البته قانونا حزب‌الله مي‌تواند با نخست وزيري سعد حريري مخالفت كرده و خواستار انتخاب يك شخصيت سني مذهب ديگر براي نخست‌وزيري شود و با توجه به داشتن اكثريت پارلماني هم به‌راحتي راي مي‌آورد و كابينه را هم تشكيل مي‌دهد، اما عملا اين اتفاق و خروج از قاعده مالوف مذكور و بي‌توجهي به پيچيدگي‌هاي سياسي و مذهبي لبنان، مشكلات داخلي را زياد و قطبي‌تر خواهد كرد و بعيد مي‌دانم حزب‌الله به اين اقدام دست بزند. غير از آنچه گفته شد، چيزي كه شانس نخست‌وزيري حريري را بالا مي‌برد حمايت جريان آزاد ملي است كه ائتلاف سياسي‌اش با حزب‌الله مانع از ائتلاف انتخاباتي‌اش با جريان المستقبل در برخي حوزه‌ها نشد. به احتمال زياد همان توافق پيشيني كه به موجب آن ميشل عون، رييس‌جمهور و سعد الحريري، نخست‌وزير شد، به دوره پساانتخاباتي نيز تسري يابد و حريري بماند. البته اين فاكتورها مانع آن نخواهد شد كه حزب‌الله ابتدا با هدف گرفتن امتيازات بيشتري با نخست‌وزيري مجدد حريري مخالفت كند. درباره پيام‌هاي منطقه‌اي پيروزي حزب‌الله و ائتلاف مورد حمايت آن بايد گفت كه اين پيروزي بازتابي از افزايش سطح نفوذ سياسي ايران و كاهش نفوذ نرم عربستان سعودي خواهد بود. بر كسي پوشيده نيست كه امارات و عربستان تلاش كردند از طريق كمك به معارضان شيعي حزب‌الله به ويژه در جنوب يك قدرت سياسي شيعي مخالف اين جنبش ايجاد كرده و آن را به پارلمان بفرستند. اما موفق به اين كار نشدند. در همين حال هم، عربستان كه گويا اين روزها دل‌خوشي از سعد حريري هم ندارد، تلاش زيادي كرد تا اشرف ريفي از ضدايراني‌ترين چهره‌هاي لبناني را وارد مجلس كند تا در آينده به عنوان آلترناتيوي براي حريري، روي ايشان حساب كند، اما موفق نشد و راي نياورد. اما در مقابل نامزد سني حزب‌الله توانست در پايگاه خود حريري در حوزه انتخابي بيروت دوم آراي بيشتري از او كسب كند. خلاصه اينكه نتايج انتخابات پارلماني لبنان پيام‌هاي بسيار روشني دارد از جمله ارتقاي جايگاه سياسي حزب‌الله و قدرت چانه‌زني آن، افزايش سطح نفوذ نرم ايران و كاهش نفوذ عربستان. البته اين كاهش نفوذ لزوما به معناي كاهش نقش رياض نيست. با اين حال، نتايج انتخابات پيامدهاي تاثيرگذار چنداني در سطح معادلات پيچيده منطقه‌اي ندارد؛ بدان علت كه لبنان در اين معادلات بيشتر تاثيرپذير است تا تاثيرگذار.