روزنامه آفتاب یزد
1397/11/07
مخالفت با کیروش یا مخالفت با دیسیپلین!
این روزها صحبت از ماندن یا رفتن کیروش، به یکی از صحبتهای اصلی مردم و رسانهها بدل شده است؛ در این میان برخی جوسازیها و تبلیغات جهتدار نیز بر این فضا اثر میگذارد که فارغ از آسیبزا بودن آن برای تیم ملی کشورمان آن هم در میانه یکی از مهمترین تورنمنتهای ورزشی، نشان از یک مشکل مهم فرهنگی دارد که هر از چندی در عرصههای مختلف، بروز و ظهور پیدا میکند.از پایان بازیهای جام جهانی فوتبال 2018 که تیم ملی بار دیگر بازی قابل دفاعی را به نمایش گذاشت و صحبت از شانس زیاد ایران برای قهرمانی در جام ملتهای آسیا بر سر زبانها افتاد، بار دیگر مخالفتهای افراد و گروههایی با کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران، آغاز شد!
گفتند این چه وضعیست که او همه کاره فدراسیون شده؟! که هرچند به نظر نمیرسد اینگونه باشد اما اگر هم باشد این ضعف کیروش و امثال او نیست، ضعف مدیریتی مدیران ماست! یک روز رقم دستمزد او را به ریال تبدیل کردند و پول روزانه و ساعتی آن را درآوردند که افکار عمومی را تهییج کنند! غافل از اینکه اگر قیمت دلار در کشور ما یک باره سه برابر میشود و دستمزد دلاری او زیاد، تقصیر کیروش
نیست!
هدف از این یادداشت اما نه دفاع از شخص کیروش که نقدی بر خصوصیاتی در بسیاری از ما ایرانیان است. گویی خرابی حافظه تاریخی ما فقط منحصر به عرصه سیاست نیست، بلکه حتی در عرصه ورزش نیز فراموش کاریم؛ یادمان رفته است که تا پیش از آمدن کیروش، وضع تیم ملیمان در بازیهای دشواری مانند آنچه در جام جهانی دیدیم چه بود و امروز چیست! یادمان رفته که رفتن به جام جهانی برایمان اوج آرزو بود و امروز ناراحتیم از عدم صعودی که در یک قدمی آن بودیم؛ یادمان رفته است که پانزده سال حتی به نیمهنهایی جام ملتهای آسیا نرسیده بودیم و امروز حتی نایب قهرمانی را نیز موفقیت نمیدانیم و چشم به گرفتن جام دوختهایم! کیروش با کاربلدی خود به ما اجازه داد رویا داشته باشیم و رویایمان را زندگی کنیم. فهمیدیم بخش زیادی از مشکلات ما ناشی از سوءمدیریتهاست و اگر مدیریت صحیح باشد، در اغلب امور مشکلاتمان حل میشود.
اما مشکل آنجاست که بسیاری با دیسیپلین و نظم مخالفت دارند و مسئله شخص کیروش نیست! مسئله وحشت از اجرای بدون ملاحظات شخصی و مصلحتاندیشیهای گروهی و فردی برای کسب نتیجه مطلوب در هر عرصهایست. مسئله در نگاهیست که
به افراد موفق میشود. در حقیقت بسیاری در هر عرصهای به سبب آنکه خود سقف کوتاهی دارند و عملکرد قابل قبولی ندارند و کارشان را چندان بلد نیستند، مایل نیستند افرادی در کارها قرار داشته باشند که سطح انتظار عمومی را افزایش دهند و ناکارآمدی آنها به چشم بیاید؛ چرا که در این صورت این افراد یا مجبورند تلاش بیشتری نمایند تا عملکردشان را ارتقا دهند و پاسخگوی خواست جامعه باشند و یا به سبب عدم شایستگی لازم برای جایگاهی که آن را اشغال کردهاند، مجبور به ترک آن جایگاه خواهند شد.
راه پیشرفت کشور از حذف افراد کارآمد اعم از داخلی و خارجی نمیگذرد، بلکه منوط به تقویت خود و تلاش برای کارآمدتر شدن و بهتر شدن است و از طریق رقابت سالم است که میتوان به توسعه و پیشرفت همه جانبه و متوازن رسید تا هرکس در جایگاهی باشد که لیاقت و شایستگی آن را داراست.
سایر اخبار این روزنامه
مخالفت با کیروش یا مخالفت با دیسیپلین!
خبر آخر
حذف تدریجی عادل!
دیگر چگونه باید عبرت بگیریم
شکستن حریمها و حرمت ها!
چشم تنگ ها در صف هاراگیری!
بی خیال FATF و CFT شوید کار را به صرافان بسپارید !
مکزیک، بلژیک و روسیه آماده میانجیگری
انگلیس مسئول حسابرسی SPV میشود
اوباما شکست تحریمها را درک کرد
مجوز افزایش 70 درصدی قیمت قطعات خودرو؟
پالرمو بازهم بلاتکلیف
سونامی حفاری غیرمجاز برای دریافت حق کشف
تفریحی که بوی مرگ میدهد؛ «بازی با شاهرگ»
حذف تدریجی عادل!
ایران در آستانه خودکفایی کامل در بنزین
عقب نشینی تاکتیکی ترامپ
آسیبهای پنهان لطیفههای قومی