شکستن حریم‌ها و حرمت ها!

بدون شک، هنرمندان، مدیران، منتقدان و مردم، در شکل‌پذیری و تکامل فیلم و سینما، نقش و سهم انکارناپذیر دارند. هنرمند باسواد و دغدغه‌مند، با تولید آثار استاندارد، خوش‌ساخت و بامحتوا، مدیر متخصص باسیاست، برنامه و حمایت کارشناسی از سینما؛ منتقدان فرهیخته و حرفه‌ای و مستقل با نقد عالمانه، منصفانه، صریح و سازنده و مردم با استقبال و ابراز نظر در قبال سینما و فیلم‌های سینمایی، ایفاگر نقش‌های شاخص خود و تاثیرگذاری بر حیات و قوام سینما هستند. هنرمند حرف‌های خود را با اثرش بازگو می‌کند و منتقد با نقد تخصصی، دیدگاه‌هایش را منعکس می‌نماید، به همین دلیل، هرگونه سخن اضافه و بی‌ربط سینماگر درباره فیلمش و نقد منتقدان، توجیه و ایجاد جنجال کاذب است. از آنجا که در سالهای اخیر در عرصه‌های سینما ورسانه و فرهنگ کشور، دوغ و دوشاب قاطی شده و با رخنه و نفوذ کاسبکاران برخی، نامدیران و هنرمندنماها و منتقدنماها، هنر و هنرمند و نقد راستین گاهی به مسلخ جهالت کشانیده شده است و در بازار سینما، ابتذال جولان می‌دهد، سینماگری مانند کمال تبریزی، به جای توجه، تعمق و صبوری و اندیشه در برابر نقد منتقدان فیلم مارموز، بافرافکنی و هجمه به منتقدان فیلمش، کودکانه کوشیده است با دادن نشانی غلط، بر برخی مناسبات سرپوش گذارد و حرمت خانواده منتقدان راخدشه دارکند. او و امثالش و همگان میدانندکه در میان سینماگران، مدیران و منتقدان، افراد بی‌سواد، هنرمندنما، مدیرنما و منتقدنما هم یافت می‌شوند، ولی این به معنای یکسان دانستن آن ها و هتک حرمت قلم و هنر نباید تلقی شود. تبریزی، نباید به خانواده محترم منتقدان اهانت کند و چنانچه به راستی هنرمند و اهل هنر و فرهنگ است، با تولید آثار سالم، غیرسفارشی و بدون دست یازیدن به بیت المال، هنرمندی خود را اثبات کند. نقد، نوعی تبادل نظر و تعامل سازنده و سلامت میان منتقد و هنرمنداست، لطفا دوغ و دوشاب را قاطی و حریم‌ها و حرمت‌ها را نشکنید!