وحدت‌گرایی یا توسعه بحران‌

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - اگرچه پیشنهاد روحانی در سخنرانی کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی به عربستان در راستای ضرورت وحدت میان مسلمانان جهان و همچنین تلاش‌ برای پیگیری همگرایی و ایجاد مصالحه در روابط تهران- ریاض بوده است، اما باید دانست که آیا او از تبعات و پیامد‌های پیشنهادی که عنوان کرده است، آگاهی و اطلاع دارد یا نه؟ او در فرازی از سخنرانی‌اش در مراسم گشایش کنفرانس‌، ضمن انتقاد از عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی اظهار کرد: «ما حاضریم با تمام توان از منافع مردم عربستان در برابر تروریسم و ابرقدرتان دفاع کنیم، همان طور که به مردم عراق، سوریه و افغانستان کمک کردیم.»در ارتباط با آنچه او در این سخنرانی عنوان کرده است، دو فرضیه مجال طرح و سنجش می‌یابد؛ اول اینکه اگر او از پیامد‌های چنین پیشنهادی آگاه است، پس نباید مقامات ریاض آن را با توجه به روابط پرتنش ریاض- تهران جدی بگیرند، چراکه مقامات ریاض در قبال این نوع از پیشنهادات آن هم از سوی بازیگری که بیشترین تضاد‌های سیاسی و امنیتی با آن را دارند حساسیت نشان می‌دهند و شاید آن را به منزله تهدید و آغازی برای مداخله در فراگرد مناسبات سیاسی خود بدانند. واقعیت آن است که تا همین جا نیز مقامات ریاض با حضور ایران در چهار پایتخت کلیدی خاورمیانه موافقتی ندارند و آنها یکدست و منسجم این حضور را به مثابه نفوذ تنش‌زا ‌در منطقه غرب آسیا می‌دانند. فراموش نکنیم که مثلث ضد‌ایرانی تل‌آویو- ریاض- واشنگتن در جلوگیری از چنین نفوذی شکل گرفته است. تحت این شرایط آنها و سایر مجموعه‌های عبری- عربی تمایلی ندارند که دامنه نفوذ تهران به پایتخت جدیدی چون ریاض و سایر پایتخت‌های عربی تسری و گسترش یابد. محققا این پیشنهاد با توجه به سطح نگرش جریان‌های عبری- عربی بی‌پاسخ نخواهد ماند و آنها سلسله اقدامات ایذایی را با مهندسی مجدد و مشخصا در راهبرد توسعه بحران برای مهار ایران و تمایلاتی از این دست به کار می‌گیرند.در فرضیه دیگر، بحث قابلیت توان مهندسی تهران و مشخصا دولت روحانی در حل مشکلات پایتخت‌های همسایه به میان می‌آید. در این ارتباط به نظر می‌رسد که پیشنهاد روحانی بیشتر به شوخی شبیه است تا بیان واقعیات. برای دولتی که خود درگیر مشکلات فزاینده اقتصادی است که به نظر می‌رسد در حل آنها گیر کرده است این‌گونه پیشنهادات اگر‌چه شاید حرکتی فرار به جلو به نظر برسد، اما با واقعیات فرسنگ‌ها فاصله دارد.
در این ارتباط سوال اصلی آن است که اگر دولت هنری دارد بهتر است بار مشکلات فزاینده اقتصادی مردم را کم کند و از حجم فزاینده تورم، رکود، کاهش قدرت خرید و تنگی سفره مردم جلوگیری کند، نه آنکه با پیشنهادات غیر‌واقع‌بینانه مشکلات را از آنچه هست، بیشتر کند. به نظر می‌رسد کشور بیش از آنکه نیاز به مهندسی کردن اقتصاد در پایتخت کشور‌های همسایه داشته باشد، به ثبات و سامان و گشایش اقتصادی در داخل نیاز دارد و این مساله‌ای است که دولت نباید از آن غافل باشد.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com