«جولیا لتینینا» روزنامه نگار و منتقد ولادیمیر پوتین از ترس جانش روسیه را ترک کرد

«همدلی» برای روزنامه نگاران روس آرزوی صبر می‌کند
کیاوش حافظی: برای شما چه فرقی می‌کند مطلب پیش رویتان نامش مقاله باشد، گزارش یا خبر؟ اصلا می‌خواهید نامش را هیچ‌نامه بگذارید. اشکالی ندارد. ما کار خودمان را می‌کنیم شما هم مختارید از روزنامه و مطالبش هرطور که می‌خواهید استفاده کنید. اما ما وظایفی داریم. نیازی به توضیح دادن درباره وظیفه مان نیست. آن کسی که روزنامه می‌خواند فهمش بیشتر از اینهاست که برای او از رسالت روزنامه و جریده بنویسی. حتما می‌دانید که روزنامه نگاری یکی از سخت ترین مشاغل دنیاست. حدس می‌زنم خیلی از شما خوانندگان هم به فرزندان‌تان توصیه می‌کنید دور روزنامه نگاری را خط بکشند چون برای ما هم همین داستان بود؛ وقتی می‌خواستیم شغلی انتخاب کنیم به ما توصیه می‌کردند سراغ روزنامه نگاری نرویم. به ما می‌گفتند «آخر روزنامه نگاری که نشد شغل، برو سراغ یک کار نان و آبدار.» وقتی هم که گوشمان به این حرفها بدهکار نبود به ما هشدار می‌دادند که فلانی نکند وارد بخش سیاسی روزنامه شوی. برو ورزشی بنویس. یا اینکه برو به سرویس حوادث یا اصلا برو اجتماعی. اما ما تصمیم‌مان را گرفتیم. نتیجه انتخاب‌مان یک کلمه بود؛ به ما گفتند «کله‌شق» در جواب می‌گفتیم می‌خواهیم اصلاح کنیم، اما می‌گفتند برای که؟ جواب دیگرمان این بود که روزنامه نگاری شغل نیست، عشق است؛ در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی. این جواب روزنامه نگارانی است که به زبان حافظ سخن می‌گویند. اما فکرش را بکنید چند هزار کیلومتر دورتر از ما کسانی که می‌خواهند روزنامه نگار شوند چه می‌گویند! اگر فکر می‌کنید چون حافظ ندارند که برایشان از شرط و خطر و لیلی و مجنون گفته باشد، پس صبح بعد از سرکشیدن فنجان قهوه شان راهی تحریریه می‌شوند و هرچه بخواهند می‌نویسند سخت در اشتباهید؛ مخصوصا اگر به اوضاع همکاران‌مان در همین کشور دوست و همسایه نگاهی بیندازیم دلمان از راه دور برایشان می‌سوزد و از تحریریه‌های‌مان در مرکز تهران برایشان آرزوی صبر می‌کنیم! اما چرا روزنامه نگاران چنین‌اند؟ جوابش شاید یک کلام باشد؛ روزنامه نگاران صریحند و در مرامشان چاپلوسی و تملق نیست حتی برای نزدیکانشان.
چند قطره خون
درست است که در عربستان خفقان بیداد می‌کند اما منظور از کشور دوست و همسایه قطعا عربستان نیست. اتفاقا باید جهت جغرافیایی ذهنتان را از صحرای داغ و خط استوا 180 درجه بچرخانید و به سمت قطب شمال بروید. منظور روسیه است؛ جایی که ظاهرا حکومت توتالیتاریستی به پایان رسیده و نام رئیس جمهور از دل صندوق‌های رای بیرون می آید. در همسایگی‌مان کشوری است که در آن روزنامه نگارانی که با سیاست‌های دولت مخالفت کنند سرنوشت‌شان چند قطره خون است.


روزنامه نگار زن از رعب پوتین فرار کرد
همین چند روز پیش بود که خانمی به اسم
«جولیا لتینینا»، از ترس جانش ترک وطن گفته است. جولیا از روزنامه نگاران سرشناس روسیه است. پدرش شاعر و مادرش منتقد ادبی است. جولیا قلمش را در نشریات و شبکه‌های تلویزیونی متعددی به خدمت گرفته است. 9 سال پیش بود که او جایزه مدافعان آزادی را از وزارت خارجه آمریکا گرفت. جولیا از منتقدان سرسخت ولادیمیرپوتین رئیس جمهور روسیه است که او را به فساد، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، نابود کردن فضای سرمایه گذاری و سیاست خارجه شکست خورده متهم کرده است. لتینینا به بیانیه‌های شدید اللحن معروف است. لحن تند او اما فقط به مربوط به رئیس جمهور کنفدراسیون روسیه نیست. این روزنامه نگار شرقی لبرالیسم غربی را هم برنمی‌تابد. او سازمان‌های حقوق بشری را هم در مبارزه علیه تروریسم ناتوان می‌داند. البته جولیا تاوان زبان سرخش را هم در این چند ماه بارها پرداخته؛ دو ماه پیش در دو شب متوالی عده ای با اسید به خانه این روزنامه نگار هجوم بردند. در این حادثه 8 نفر دیگر هم مجروح شدند که چهارنفرشان افراد مسن و کودکان بودند. حدود یک هفته پیش هم اتفاق مشابهی برای جولیا افتاد. خودروی او را به آتش کشیدند. اما کارآگاه‌ها در واکنش گفتند که خودروی جولیا خودش آتش گرفته! او با اینکه گفته بود وارد این بازی نمی‌شود حالا از ترس آنکه در اتفاقات احتمالی مشابه کسی جانش را از دست دهد با بستگانش از روسیه خارج شده است.
بدون مرز و محدوده؛ وطن یعنی همه دنیا
اما داستان سختی کار روزنامه نگاری در روسیه به ماجرای جولیا ختم نمی‌شود. سال قبل هم «پاول شرمت» روزنامه نگار منتقد روسیه در اثر انفجار کشته شده است. شرمت روسِ مادرزاد نبود؛ در بلاروس به دنیا آمده بود. اما به خاطر موضع گیری‌های سیاسی‌اش مجبور شد به روسیه پناه ببرد. او در روسیه کارمند یک شبکه تلویزیونی بود اما موضع‌گیری سیاسی‌اش نسبت به دولت پوتین هم برای او دردسر ساز شد و او مجبور شد از شغلش کنار برود. او سال قبل در اوکراین بود که با بمبی که اطراف خودروی او منفجر شد روزنامه نگاری و جهان را ترک کرد.
دوگلوله از طرف آقای رئیس
یازده سال پیش هم آنا پولیتکوفساکایا از روزنامه‌نگاران مشهور روس که او هم از قضا منتقد پوتین بود به قتل رسید. آنا هم از منتقدان سرسخت آقای رئیس جمهور بود که به خاطر فعالیت در حوزه حقوق بشر جوایز بین المللی زیادی دریافت کرده بود. آنا دوران پوتین را با حکومت توتالیتاریستی استالین مقایسه می‌کرد و در کتابی که با نام «روسیه پوتین» در خارج از کشورش منتشر کرده بود نوشته بود: «به خاطر سوءظن، نژادپرستی و دروغ‌های پوتین، به خاطر قتل عام بی گناهانی که در دوران نخست ریاست جمهوری او کشته شدند، از او
متنفرم.»
آنا وقتی از آسانسور منزل خود خارج می‌شد با دو گلوله کشته شد. افراد زیادی به مرگ فجیح این روزنامه نگار واکنش نشان داده بودند. به عنوان نمونه میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی این قتل را ضربه ای به مطبوعات دموکراتیک دانسته بود. آنا حالا نمادی از مظلومیت روزنامه نگاری در روسیه است. در آخرین سال‌مرگش که کمتر از یک سال قبل برگزار شد، روزنامه نگاران و شهروندان روسیه پوتین را مقصر قتل آنا می‌دانستند. یکی از حضار پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: «آنا در سالروز تولد او (پوتین) کشته شد، بسیار سخت است که باور کنیم این تنها یک اتفاق ساده بوده است.» یکی از فعالان سیاسی حاضر در این مراسم هم گفت: «از زمان قتل آنا بیش از ۷۰۰ مورد حمله به روزنامه نگاران روس صورت گرفته و ۵۷ روزنامه نگار نیز کشته شده اند. این یک تراژدی واقعی برای روسیه است به خصوص وقتی کسانی که باید به مردم حقیقت را بگویند، قربانی، کشته و یا مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند.»
سایر اخبار این روزنامه
بغازیان به « همدلی» می‌گوید که از سد آمریکا گذشته ایم و حالا نوبت خودمان است رفتار پاندولی در راه توسعه پایدار گفت‌وگو با هومن شاهی،خواننده رپ ترانه (سوسن خانم) از تئاتر تا موسیقی با خودم لج می‌کنم! «بدون تاریخ بدون امضا» فاتح بخش افق‌های نوی جشنواره ونیز شد نویدی برای سینمای ایران روحانی در جمع سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی: رکود و انحطاط تمدن اسلامی، با تعصبات قومی و از بین رفتن وحدت و تسامح ایجاد شد برجام آرام آرام، توسعه صنعت نفت را رقم می‌زند همه چشم‌انتظار قراردادهای نفتی‌اند به بهانه قرار گرفتن بررسی وضعیت کودکان زباله‌گرد در دستور کار کمیسیون سلامت شورای شهر رونمایی از علاقه مرکل به مدل مذاکراتی برجام میانجی‌گیری بانوی ژرمن میان چشم بادامی‌ها «جولیا لتینینا» روزنامه نگار و منتقد ولادیمیر پوتین از ترس جانش روسیه را ترک کرد تقاضای سقط جنین در استان تهران افزایشی 34 درصدی داشته است نسلی که می‌کشیم میزگردی با حضورسه جامعه شناس درباره ارتباطات بین دانش آموزان آسمان رفاقت در مدارس ابری است مسعود رفیعی طالقانی علم هم در ایران تنهاست متن سخنرانی دکتر شجاع‌پوریان/ رئیس شورای سیاست‌گزاری جشنواره شب های فرهنگی استان خوزستان 16و17شهریور ماه 1396 تعاون هم بلدیم مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت ؛ گزارش آماری و دقیق از اوضاع مصرف انرژی کشور را به «همدلی» ارائه داد رییس‌ جمهور در دیدار وزیر خارجه پاکستان عنوان کرد: تهران؛ مصمم به توسعه روابط با اسلام آباد محمد رضا خاتمی مطرح کرد همراهی لاریجانی با اصلاح طلبان در پروژه رفع حصر وقتی داد اقتصاددان نئولیبرال وطنی از بسته حمایت دولت از اشتغال روستایی درآمد آقای غنی‌نژاد، این یک ذره حمایت ضروری را هم برنمی‌تابید؟ عیسی کلانتری هشدار داد: به زودی همه ایران، گاوخونی می‌شود دوازدهمین جشنواره تئاتر خیابانی در مرز غربی ایران هیاهوی خیابان‌های مریوان با طعم تئاتر برگ دیگری از اقدامات سیستم بانکی کشور در دوران پسابرجام: امضای قرارداد فاینانس1میلیارد و 200 میلیون یورویی روایت «همدلی» از این روزهای خانواده آقای شهابی، راننده اتوبوس شرکت واحدکه نامش مدتی است در رسانه‌ها زیاد شنیده می‌شود عملکرد فراکسیون امید مجلس در جلسه‌ حزب اراده ملت بررسی شد فراکسیون امید دقیقا دارد چکار می‌کند؟ ولی الله شجاع‌پوریان آموزش، عنصر غایب در فرهنگ جامعه تکلیف لیست املاک نجومی را روشن کنید سیاست شهری اجتماعی