در ادامه واکنش‌ها به معرفی وزیر پیشنهادی علوم از سوی دولت باید بپرسیم چرا دانشگاه‌ها بنگاه‌ اقتصادی شده‌اند ولاغیر؟!

رضا نحوی - این روزها با مطرح شدن نام منصور غلامی برای وزارت علوم، بحث و جدل‌‌ها نیز بالا گرفته است. خلاصه آن‌که پیشنهاد گزینه مورد نظر وزارت علوم، تا ‌آنجا بر آتش معرکه جدل‌های فیس‌بوکی و تلگرامی افزوده که از یک سو، عده‌ای رئیس‌جمهور را متهم به پشت کردن به وعده‌های انتخاباتی خود در باب توسعه سیاسی می‌کنند و از سوی دیگر، افرادی در مقام دفاع و برای قانع کردن دیگران، این ادعا را طرح می‌کنند که غلامی گزینه بیست و یکم رئیس‌جمهور برای این سمت مهم وحساس بوده است. خلاصه آن‌که در روزهای گذشته، دکتر عارف به همراه محمودصادقی، فرید موسوی، پروانه سلحشوری و داود محمدی، در جلسه‌ای با جمعی از دانشجویان و نمایندگان جریان دانشجویی، درباره گزینه پیشنهادی وزارت علوم به گفت‌وگو و تبادل نظر پرداختند.
گفته موافقان مبنی بر انتخاب گزینه بیست و یکم برای وزارت علوم بیش از آنکه آبی شود بر آتش انتقادات، نفتی بود که این آتش را شعله‌ورتر کرد؛ به این نحو که دانشجویان، چنین حرکتی را به عقب‌نشینی دولت از وعده‌ها تعبیر کرده و درنتیجه، این‌گونه استدلال کردند که پویایی فضای دانشگاه‌ها برای دولت از کم‌ترین درجه اهمیت برخوردار است.
در میانه این بحث و جدل‌ها درباب انتخاب گزینه بیست و یکم، اما یک مبحث مهم از قلم افتاده ‌است؛ واقعیت این است که در چند سال گذشته، فرایند پولی‌سازی دانشگاه‌ها آن هم به شکلی افسارگسیخته، در حال انجام است؛ فرایندی که باعث شده طبقات محروم جامعه، هر روزه امکان ورود‌شان به دانشگاه‌ محدود و محدودتر شود.
وزیر پیشنهادی علوم در روزهای گذشته اما حرفی زد که تاحدودی توانست اندکی فضا را آرام کند. او گفت: «در مواقعی که ضروری بوده است، منزل شخصی‌ام را برای این‌که دانشجوی ما یک روز، در بند نباشد، در دادگاه به وثیقه گذاشته‌ام». این کار را، غلامی زمانی که ریاست دانشگاه بوعلی را برعهده داشت، برای دانشجویان اصلاح‌طلبی که در بحبوحه اتفاقات سال 83 بازداشت شده بودند، انجام داد؛ او سند خانه‌اش را گذاشت تا دانشجویان را آزاد کند. بی‌شک این خبری مسرت‌بخش است اما آنچه در این گزارش تلاش می‌شود به آن اشاره شود، وضعیتی پیچیده است که ربطی به وزیر شدن این یا آن فرد ندارد، بلکه حرف از سیستمی معیوب است.


شاید قبل از آنکه گزینه پیشنهادی بخواهد سند خانه‌اش را وثیقه بگذارد، باید راهکارهایش درباره چگونگی خصوصی‌سازی و تبدیل شدن دانشگاه‌ها به بنگاه‌های تجاری را ارائه دهد. او باید نظرش را درباره طرح کارورزی بیان کند و بگوید که در شرایطی که هزینه دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی سرسام‌آور است و قرار است دانشجویان بی‌ هیچ چشم‌اندازی از آینده، با ماهی 300 هزارتومان و بدون بیمه به استخدام شرکت‌های خصوصی و خصولتی درآیند، چگونه می‌خواهد توسعه سیاسی و پویایی تشکل‌های دانشجویی را جانی دوباره
بخشد؟
واقعیت این است که وزارت علوم در همه سال‌های گذشته، برای جبران معضل کسری بودجه دانشگاه‌ها و تامین مالی آن‌ها، ساده‌ترین راه ممکن را انتخاب کرده است؛ یعنی اتخاذ سیاست خصوصی‎سازی دانشگاه‌ها با تمام توان.
به گفته فریبرز رئیس‌دانا، در زمانه اکنون، این سرمایه است که مرزبندی‌ها را مشخص می‌کند نه جناح‌های سیاسی مثل اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی؛ از این رو شاهدیم که طرح شعار «آموزش عالی برای همه» حالا بعد از گذشت چند دهه، به «تقویت و توسعه دانشگاه آزاد و پیشنهاد حذف واژه غیرانتفاعی در راستای حمایت از دانشگاه‌های خصوصی» رسیده است. نتیجه آنکه وزارت علوم تلاش کرده کاهش ظرفیت موسسات و دانشگاه‌های دولتی به بهانه کیفیت‌بخشی را در دستور کار قرار دهد.
این در حالی است که به گفته کارشناسان، سیاست خصوصی‎سازی دانشگاه‌ها در کشور تاکنون کارساز نبوده و به شهریه‌های سنگین و نگاه تجاری به مقوله آموزش منجر شده است. این تجاری‌سازی البته در حوزه آموزش و پرورش هم به امری رایج تبدیل شده است.
پیش از آن‌که بخواهیم وارد معرکه این‌که چه کسی قرار است وزیر علوم شود و آیا اساساً گزینه پیشنهادی توان آن را دارد که در مقابل فشار نهادهای موازی و غیرموازی ایستادگی کند، شویم؛ باید بپذیریم که چشم‌انداز پیش روی آموزش عالی از قبل‌ترها انتخاب شده است.
دانشگاه سیاسی در امتداد دانشگاه‌غیرخصوصی
باید به این نکته دقت کرد که فضای پویای سیاسی در رابطه‌ای مشخص با آنچه وضعیت خصوصی‌سازی دانشگاه‌ها می‌نامیم، قرار دارد.
برای نمونه، پارادوکسی که دانشگاه آزاد در خود دارد، نهایتاً نه به آزادی بیشتر این دانشگاه‌ها که اتفاقاً به شکلی معکوس، به غیرآزاد بودن آن اشاره دارد. در واقع این استعاره معکوس، اکنون در مورد فضای کلی آموزش عالی که با ولع، فرایند پولی شدن را در دستور کارش قرارداده، نیز صدق می‌کند و این استعاره دانشگاه آزادی که اتفاقاً غیرآزاد است، دقیقاً همان پارادوکسی است که تمثیل‌وار می‌تواند نسبت توسعه سیاسی و روند دموکراتیزه‌شدن فضای آکادمیک را با فرایند خصوصی‌سازی آنان، برای ما برملا سازد.
از‌این‌رو، شاید بهتر باشد نمایندگان تشکل‌های دانشجویی قبل از آن‌که با عارف و نمایندگان اصلاح‌طلب پای میز ‌چانه‌زنی نشسته تا در مورد گزینه پیشنهادی تبادل‌نظر کنند، خوب است این سوال بنیادین را هم ارائه کنند و از خودِ گزینه پیشنهادی بپرسند که نظرش درباره بنگاه شدن دانشگاه‌ها چیست؟ هم‌چنین نظر او را درباره طرح کارورزی، که به گفته حامیان و مخالفان دولت، یک آمارسازی غیرواقعی برای کنترل نرخ بیکاری است، که البته دودش به چشم تحصیل‌کردگان می‌رود نیز بپرسند.
به عبارتی، معضلات کنونی آموزش عالی در ایران، چنین معضلاتی است؛ نه جار و جنجال برای انتخاب این یا آن فرد مشخص.
آنچه مسلم است، نسبت مشخص سرمایه با عدم توسعه سیاسی و سرخوردگی تشکل‌های دانشجویی است.
اما پیش از آن‌که نمایندگان تشکل‌های دانشجویی بخواهند این سوالات را از آقای عارف و گزینه پیشنهادی وزیر علوم بپرسند، باید سوالاتی را از خودشان بپرسند. این‌که برای به چالش کشیدن طرحی مثل کارورزی، که بسیاری از دانشجویان ارائه چنین طرحی از طرف دولت را توهین‌آمیز دانسته‌اند، چه اقداماتی انجام داده‌اند؟
سایر اخبار این روزنامه
در ادامه واکنش‌ها به معرفی وزیر پیشنهادی علوم از سوی دولت باید بپرسیم چرا دانشگاه‌ها بنگاه‌ اقتصادی شده‌اند ولاغیر؟! میزگرد تحلیلی کارشناسان درباره اهمیت احیای علمی و عملی زنگ انشا، املا و تغییر محتوای دروس فارسی رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخست‌وزیر عراق: مراقب مکر آمریکایی‌ها باشید و هرگز به آن‌ها اعتماد نکنید تصویب قطعنامه علیه برنامه موشکی ایران از سوی کنگره آمریکا سپنتا نیکنام؛ چاره کار، شرع یا مصلحت؟ چرا اصول‌گراهای تند و تیز از سپنتا حمایت کرده‌اند؟ ‌استقلال باخت و پرسپولیس برد، اما سرمربی ها چه گفتند؟ جادوگری و جوسازی آموزش و پرورش درست بشو هست یا نیست؟ یک‌پنجم فروش حراج کریستیز برای هنر ایران 10 اثر ایرانی یک میلیون پوند چکش خورد علی‌اشرف درویشیان با آزار جنسی کودکان در مدرسه، چگونه برخورد کنیم؟ زنجیره انسانی برای نجات خلیج گرگان ریزگردها به شمال می‌آیند؟ به مناسبت 7 آبان کوروش؛ بهانه است یا اندوخته؟ دانشجویان خواستار الغای سریع و بی‌قید و شرط طرح کارورزی شدند می‌خواهند نیروی کار به گرفتن حقوق 350 هزارتومانی عادت کند مصباحی مقدم :مواضع روحانی به رهبری نزدیک‌تر شده است واکنش‌ها به محرومیت عضو زرتشتی شورای شهر یزد همچنان ادامه دارد؛ آیا تصمیم شورای نگهبان قانونی است؟ ولی‌الله شجاع‌پوریان نادیده گرفتن مصلحت یک توئیت عجیب یک دانش‌آموز، همکلاسی‌اش را هدف تیراندازی قرار داد اینجا تگزاس نیست تصویب قطعنامه پیشنهادی ایران درباره خلع سلاح هسته‌ای آمانو وارد تهران شد