زمانی برای تصمیمات منطقی

محمد هدایتی- وقتی مشکلات اقتصادی در دوره دوم احمدی‌نژاد افزایش یافت و تورم سیر صعودی گرفت، خیلی‌ها گفتند همه وضعیت را نباید به حساب تحریم‌ها گذاشت‌ که بخش عمده وخامت اوضاع ناشی از نابسامانی‌ها و آشفتگی‌های مدیریتی در داخل است. شرایط بد بود و ادامه کار ناممکن. ایران ناچار بود به پای میز مذاکره برود تا شاید درهای فروش نفتش باز شود و به اقتصادش سروسامان دهد. برجام با وجود همه مخالفان داخلی و خارجی‌اش نقطه اوج دیپلماسی در تاریخ معاصر ایران قلمداد شد. به یاد بیاوریم که حتی برخی رقبای منطقه‌ای از جمله عربستان به استقبال توافق رفتند و آن را مثبت ارزیابی کردند. آن روز دولت در ایران ادعا می‌کرد که آماده جهش اقتصادی و جبران کاستی‌هاست، اعتبار داخلی و بین‌المللی‌اش افزایش یافت و «امید» کماکان دلالت معناداری بود. برجام اما به دلایل مختلف به اهدافش نرسید و حالا مخالفان داخلی و خارجی‌اش می‌توانند نفسی به راحتی بکشند.
شاید از بدشانسی تاریخی ایران و حتی جامعه جهانی بود که فردی چون ترامپ پس از اوباما رییس‌جمهور آمریکا شد. ترامپ خصم تمام سیاست‌های خارجی و داخلی اوباماست و تقریبا مسیری عکس طی می‌کند. حالا او از برجام خارج شده است و سرنوشت این توافق معلوم نیست. این وسط اما در عین مذمت ترامپ نگاهی بیندازیم به آنچه در این سال‌ها بر خودمان رفت و کارهایی که می‌شد و نکردیم. در اقتصاد جهانی شده امروز، اقتصادی که اساسا مبتنی بر مناسبات نابرابر میان کشورهاست، کار چندانی برای تقویت اقتصادمان نکردیم. سهم چندانی در بازارهای جهانی نداریم، کماکان متکی هستیم به فروش نفت، تولیدی در کار نیست و در نتیجه اقتصادمان آسیب‌پذیر است و شکننده. در سیاست داخلی قدم چندانی برای کاستن از فشارها و گشایش سیاسی برنداشتیم. جامعه روز‌به‌روز قطبی‌تر شد و شکاف‌ها بیشتر. چند سال پس از برجام چه بر سر آن سرمایه اجتماعی و امید رفت؟ همگرایی ملی در این سال‌ها نه‌تنها افزایش نیافت که حتی کمتر شد. حاکمیت چندگانه شایع شد، با نوعی چندصدایی و آشفتگی در سازوکارهای مدیریتی و تصمیم‌گیری. مشکلات اقتصادی بالاخره صدای جامعه را در‌آورد، مشکلاتی که شانس بسیج دامنه‌دار مردم برای تاب‌آوری سختی‌های بیشتر را کم کرده است. اگر وضیت مناسب بود، اگر روندهای سیاسی و اقتصادی موجود در کشور امیدوارکننده بود، بی‌اعتنایی ترامپ به برجام می‌توانست حتی فرصتی مهم برای یک عزم ملی باشد. واقعیت این است که آمریکا در بدترین شرایط از برجام خارج می‌شود. در شرایطی که سیاست داخلی عرصه نوعی بی‌اعتمادی و نبرد قدرت است و شکاف بین مردم و مسوولان و دولت تعمیق شده است. در عرصه اقتصادی بی‌ثباتی، روند حاکم است و در عرصه بین‌المللی مخالفت‌ها با سیاست‌های منطقه‌ای بیشتر شده است. کشور این بار به راستی در موقعیتی حساس است؛ جایی که تنها تصمیمات عاقلانه معطوف به منافع مردم می‌تواند گرهی باز کند و مسیر امیدوارکننده‌ای بگشاید.
hedayati.mohammad@yahoo.com