اجازه بدهید زندگی کنیم

معیار امید به زندگی در هر کشور با توجه به اجزای آن مثل سلامتی دوران بارداری، تولد نوزادان در شرایط مناسب، رشد و بهداشت نوزادان و مادران از نظر درمانی و کنترل، امکانات رشد قبل از مدرسه، همچنین سن ازدواج، مهارت‌های زندگی در همسرگزینی، سلامتی و بهداشت دوران سالمندی و بسیاری دیگر از محورهای مشابه، نشان دهنده سطح بهداشت، سلامتی و فرهنگ یک جامعه است که تا حدود بسیار زیادی به سبک زندگی و رفتارهای مرتبط با آن بستگی دارد. با توجه به نکات یاد شده نشاط اجتماعی همراه با سرمایه‌های آن مثل اعتماد و مشارکت اجتماعی، ایمان و آگاهی پایه‌های اساسی تعالی سیاسی بوده و هر چه قدر از میزان سرمایه‌های اجتماعی کاسته شود فاصله بین مردم و دولت زیادتر شده تا...
آنجا که بیگانگی به عنوان یک آسیب و عارضه سیاسی بین جامعه و دولت قرار می‌گیرد. تا امروز مردم ایران حمایت‌های خود را از دولت اعلام کرده و علی‌رغم مشکلات و عوارض اقتصادی و اجتماعی همواره در صحنه حضور داشته‌اند. همین پشتوانه مردمی باعث قدرت سیاسی دولت و نظام شده که در بسیاری از موارد اجازه گستاخی را از دشمن می‌گیرد آنچنان که در آخرین حضور سیاسی خود با 24 میلیون رای، رئیس‌جمهور منتخب خود را برگزیدند و تا امروز نیز پای حرف خویش ایستاده‌اند. آرمان‌ها و ارزش‌های دینی به عنوان شیرازه اصلی وحدت و همدلی ملی باعث شده کشورمان درسخت‌ترین مقاطع زمانی از جنگ تحمیلی تا تحریم‌های ناجوانمردانه که در هیچ مقطع سم‌پاشی‌ها، تهدیدها و دروغ پراکنی دشمنان کم نشد، پشتیبان نظام کشور و دولت باشند. در این میان ما برای مردم چه کرده‌ایم جز اینکه کشمکش‌های سیاسی و جناحی باعث نگرانی مردم شده تا آنجا که وقتی اهانتی به رئیس‌جمهور منتخب مردم از سوی یک روزنامه هم‌سو انجام می‌گیرد مردم دچار تردید سیاسی می‌شوند. سوال اینجاست چرا باید اجازه اهانت به عالی‌ترین مدیراجرایی کشور در دستور کار بعضی از گروه‌ها قرار گیرد تا آنجا که ایشان را متوهم بنمایند! مردم این اجازه را به هیچ خط و جریان سیاسی نمی‌دهند که به رای و منتخب آنها اهانت شود. از یک طرف رسانه‌های دشمن و شبکه‌های مزدور هرچه دلشان می‌خواهد می‌گویند و می‌نویسند از طرف دیگر، بعضی از سیاسیون حتی هم‌سو با دولت و رئیس‌جمهور به خاطر منافع گروهی و جناحی، انواع حملات را به رئیس‌جمهور و دولت می‌کنند. این گونه حرکات نه تنها در عرف سیاسی مردود و غیرقابل قبول است بلکه باعث ایجاد دلسردی و اضطراب اجتماعی می‌شود. کمبود نشاط اجتماعی و حوادث تلخ منطقه‌ای از یکسو، تهدیدها و چنگ و دندان نشان دادن قلدران استکباری از طرف دیگر موجب می‌شود فضایی مملو از تنش فکری در جامعه ایجاد شود. از نگاه رفتارشناسی سیاسی، مردم وقتی مشاهده می‌کنند حامیان و همفکران آقای رئیس‌جمهور بدتر از منتقدان ایشان، به وی حمله می‌کنند دلسرد می‌شوند و نمی‌دانند چه باید کنند. گرانی و تورم عواملی نیستند که بتوانند مردم را از نظام جدا کنند، اما آنچه که باعث کاهش و از بین رفتن سرمایه‌های اجتماعی می‌شود کشمکش‌های سیاسی و شایعات بی‌اساس همراه آنان است. به شکلی که هیچ جای آباد باقی نمی‌ماند که عوام به آنها دلخوش شوند. نخبگان به عنوان طلایه‌داران فکری جامعه باید اختلاف سلیقه‌ها و تفاوت‌ نگاه‌های سیاسی خود را در بین خود حل کنند و اجازه ندهند فضای جامعه غبارآلود شود. دولتی که هنوز کار خود را آغاز نکرده نباید مورد هجوم قرار گیرد و باید راه وحدت و همدلی ملی همیشه باز و روشن باشد.